yakup - یعقوب
The entry is a dictionary list for the word yakup - یعقوب
یعقوب Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ ] (ع اِ) کبک نر. ج، یعاقیب. (از
منتهی الارب) (آنندراج) (از دهار)
(ناظم الاطباء) (برهان) (از اختیارات بدیعی)
(غیاث) (از مهذب الاسماء) (السامی فی
الاسامی). ابن خلدون ذیل اقلیم خامس آرد:
در آن اقلیم بر کنار بحر محیط در ...
منتهی الارب) (آنندراج) (از دهار)
(ناظم الاطباء) (برهان) (از اختیارات بدیعی)
(غیاث) (از مهذب الاسماء) (السامی فی
الاسامی). ابن خلدون ذیل اقلیم خامس آرد:
در آن اقلیم بر کنار بحر محیط در ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ ] (اِخ) بیست ونهمین از امرای
بنی مرین مراکش (۸۱۹-۸۲۷ هـ . ق.). (از
طبقات سلاطین اسلام ص ۵۰).
بنی مرین مراکش (۸۱۹-۸۲۷ هـ . ق.). (از
طبقات سلاطین اسلام ص ۵۰).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ ] (اِخ) ششمین از امرای
آق قویونلو (۸۸۴-۸۹۶ هـ . ق.). (از طبقات
سلاطین اسلام ص ۲۲۷).
آق قویونلو (۸۸۴-۸۹۶ هـ . ق.). (از طبقات
سلاطین اسلام ص ۲۲۷).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ ] (اِخ) ابن ابراهیم برزبینی،
مکنی به ابوعلی (۴۰۹-۴۸۶ هـ . ق.). از اهل
برزبین بغداد بود. در اصول و فروع کتابهایی
دارد و از آن جمله است: التعلیقة، در فقه و
خلاف. (از اعلام زرکلی).
مکنی به ابوعلی (۴۰۹-۴۸۶ هـ . ق.). از اهل
برزبین بغداد بود. در اصول و فروع کتابهایی
دارد و از آن جمله است: التعلیقة، در فقه و
خلاف. (از اعلام زرکلی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ ] (اِخ) ابن ابراهیم بزاز بغدادی،
ملقب به جراب. محدث است. فرزندش
اسماعیل بن یعقوب بن حسن بن عرفه ای و از
وی حدیث کرده اند و او از ابوجعفر محمدبن
غالب تمتام و کدیمی روایت آورده است.
یعقوب به ...
ملقب به جراب. محدث است. فرزندش
اسماعیل بن یعقوب بن حسن بن عرفه ای و از
وی حدیث کرده اند و او از ابوجعفر محمدبن
غالب تمتام و کدیمی روایت آورده است.
یعقوب به ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ ] (اِخ) ابن ابراهیم بن
جمال الدین بن ابراهیم بختیاری حویزی. فقیه
امامی. از آثار اوست: ۱- الاعتبار فی
اختصار الاستبصار. ۲- حاشیه ای بر حاشیهٔ
تهذیب المنطق الشاه آبادیة الیزدیة. ۳ ...
جمال الدین بن ابراهیم بختیاری حویزی. فقیه
امامی. از آثار اوست: ۱- الاعتبار فی
اختصار الاستبصار. ۲- حاشیه ای بر حاشیهٔ
تهذیب المنطق الشاه آبادیة الیزدیة. ۳ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ ] (اِخ) ابن ابراهیم بن سعد،
مکنی به ابویوسف کوفی انصاری شاگرد
ابوحنیفه. قاضی القضاة به زمان هارون خلیفهٔ
عباسی (۱۱۳-۱۸۲ هـ . ق.). (یادداشت
مؤلف). و رجوع به ابویوسف (یعقوب بن
ابراهیم...) شود.
مکنی به ابویوسف کوفی انصاری شاگرد
ابوحنیفه. قاضی القضاة به زمان هارون خلیفهٔ
عباسی (۱۱۳-۱۸۲ هـ . ق.). (یادداشت
مؤلف). و رجوع به ابویوسف (یعقوب بن
ابراهیم...) شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ ] (اِخ) ابن ابراهیم بن عیسی بن
ابی جعفر منصور، مکنی و معروف به
ابوالاسباط. از گویندگان دارالخلافهٔ عباسیان
در عراق و معاصر مأمون بود و در حدود سال
۲۱۵ هـ . ق. درگذشت. (از اعلام زرکلی).
ابی جعفر منصور، مکنی و معروف به
ابوالاسباط. از گویندگان دارالخلافهٔ عباسیان
در عراق و معاصر مأمون بود و در حدود سال
۲۱۵ هـ . ق. درگذشت. (از اعلام زرکلی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ ] (اِخ) ابن ابراهیم بن کثیربن
زیدبن افلح عبدی، معروف به دورقی و مکنی
به ابویوسف. در زمان خویش محدث عراق و
از ثقات بود. ائمهٔ سته از او حدیث فراگرفتند.
او راست: «مسند»، در حدیث. وی به سال ...
زیدبن افلح عبدی، معروف به دورقی و مکنی
به ابویوسف. در زمان خویش محدث عراق و
از ثقات بود. ائمهٔ سته از او حدیث فراگرفتند.
او راست: «مسند»، در حدیث. وی به سال ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ ] (اِخ) ابن ابی سلمة قرشی
تمیمی، مکنی به ابویوسف و معروف به
یعقوب الماجشون. از فقهای تابعی بود و از
عبداللََّه بن عمر و جز وی روایت شنید. در
زمانی که عمربن عبدالعزیز والی مدینه بود با
او انس ...
تمیمی، مکنی به ابویوسف و معروف به
یعقوب الماجشون. از فقهای تابعی بود و از
عبداللََّه بن عمر و جز وی روایت شنید. در
زمانی که عمربن عبدالعزیز والی مدینه بود با
او انس ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ ] (اِخ) ابن احمد، مکنی به
ابویوسف. ادیب نیشابوری، متوفی به سال
۴۷۴ هـ . ق. او راست: البلغة المترجمة فی
اللغة. (یادداشت مؤلف). او اصلاً کرد بود و
کتاب «جونةالند» نیز از اوست. (از اعلام
زرکلی).
ابویوسف. ادیب نیشابوری، متوفی به سال
۴۷۴ هـ . ق. او راست: البلغة المترجمة فی
اللغة. (یادداشت مؤلف). او اصلاً کرد بود و
کتاب «جونةالند» نیز از اوست. (از اعلام
زرکلی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ ] (اِخ) ابن احمد حاج عوض. او
راست: شرحی ممزوج بر الکافیهٔ ابن الحاجب
و آن را به سال ۸۴۵ هـ . ق. به اتمام رسانده
است. (یادداشت مؤلف).
راست: شرحی ممزوج بر الکافیهٔ ابن الحاجب
و آن را به سال ۸۴۵ هـ . ق. به اتمام رسانده
است. (یادداشت مؤلف).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ ] (اِخ) ابن ادریس بن عبداللََّه
قرمانی نکدی لارندی، معروف به قرایعقوب.
از دانشمندان و فقهای حنفی بود. او در نکده
به دنیا آمد و در لارنده اقامت گزید و به
تدریس و فتوی پرداخت. وی به حج ...
قرمانی نکدی لارندی، معروف به قرایعقوب.
از دانشمندان و فقهای حنفی بود. او در نکده
به دنیا آمد و در لارنده اقامت گزید و به
تدریس و فتوی پرداخت. وی به حج ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ ] (اِخ) ابن ارسلان غازی.
چهارمین از امرای دانشمندیه پس از
ذوالنون بن محمد. (یادداشت مؤلف). یغنی (یا
یعقوب)بن ارسلان غازی ابراهیم بن محمد
پس از ذوالنون محمد ثانی به سال ۵۶۰ هـ . ق.
به حکومت رسید و آخرین امرای دانشمندیه ...
چهارمین از امرای دانشمندیه پس از
ذوالنون بن محمد. (یادداشت مؤلف). یغنی (یا
یعقوب)بن ارسلان غازی ابراهیم بن محمد
پس از ذوالنون محمد ثانی به سال ۵۶۰ هـ . ق.
به حکومت رسید و آخرین امرای دانشمندیه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ ] (اِخ) ابن اسحاق بن ابراهیم.
نام پسر اسحاق پیغمبر و او را اسرائیل نیز
گویند و با عیصو از یک شکم زاییده شدند. (از
منتهی الارب) (ناظم الاطباء). نام پیغمبری که
پدر یوسف بود و این لفظ عبرانی است ...
نام پسر اسحاق پیغمبر و او را اسرائیل نیز
گویند و با عیصو از یک شکم زاییده شدند. (از
منتهی الارب) (ناظم الاطباء). نام پیغمبری که
پدر یوسف بود و این لفظ عبرانی است ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ ] (اِخ) ابن اسحاق بن ابراهیم بن
یزید اسفراینی، ملقب به حافظ. او راست:
مستخرج ابی عوانة و نیز او مسند مسلم را
مختصر کرده است. وفات یعقوب به سال
۳۱۶ هـ . ق. بود. (از یادداشت مؤلف). او ...
یزید اسفراینی، ملقب به حافظ. او راست:
مستخرج ابی عوانة و نیز او مسند مسلم را
مختصر کرده است. وفات یعقوب به سال
۳۱۶ هـ . ق. بود. (از یادداشت مؤلف). او ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ ] (اِخ) ابن اسحاق بن زیدبن
عبداللََّه حضرمی بصری، مکنی به ابویوسف و
ابومحمد. هشتمین قراء عشرة. (از
معجم الادباء ج ۷ ص ۳۰۲). او در بصره به
سال ۱۱۷ هـ . ق. به دنیا آمد و در همان ...
عبداللََّه حضرمی بصری، مکنی به ابویوسف و
ابومحمد. هشتمین قراء عشرة. (از
معجم الادباء ج ۷ ص ۳۰۲). او در بصره به
سال ۱۱۷ هـ . ق. به دنیا آمد و در همان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ ] (اِخ) ابن اسحاق بن صباح بن
عمران بن اسماعیل... کندی. حکیم مشهور،
ملقب به فیلسوف العرب و مکنی به ابویوسف.
از اعاظم فلاسفه و اشهر اطبا و ریاضی دانان
عرب بود. نیاکان او در جاهلیت همه از
پادشاهان عرب ...
عمران بن اسماعیل... کندی. حکیم مشهور،
ملقب به فیلسوف العرب و مکنی به ابویوسف.
از اعاظم فلاسفه و اشهر اطبا و ریاضی دانان
عرب بود. نیاکان او در جاهلیت همه از
پادشاهان عرب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ ] (اِخ) ابن اسحاق بن محمدبن
موسی بن سلام بن حُشتن بن ورد خراسانی.
محدث است و پیش از سال ۴۰۰ هـ . ق.
درگذشته است. (از تاج العروس).
موسی بن سلام بن حُشتن بن ورد خراسانی.
محدث است و پیش از سال ۴۰۰ هـ . ق.
درگذشته است. (از تاج العروس).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ ] (اِخ) ابن اسحاق ربعی
مخزومی، از نسل ابی ربیعةبن مغیره. شاعر و
از مردم مدینه بود و در اغانی از او قصیده ای
آمده است که بیت زیر از آن است:
هل تعلمین وراء الحب منزلة
تدنی الیک، فإنّ ...
مخزومی، از نسل ابی ربیعةبن مغیره. شاعر و
از مردم مدینه بود و در اغانی از او قصیده ای
آمده است که بیت زیر از آن است:
هل تعلمین وراء الحب منزلة
تدنی الیک، فإنّ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ ] (اِخ) ابن اسحاق محلی، ملقب
به اسعدالدین. طبیب یهودی مصری از مردم
محله بود. در قاهره تحصیل کرد و در سال
۵۹۸ هـ . ق. به دمشق رفت و پس از اندکی به
قاهره برگشت و ...
به اسعدالدین. طبیب یهودی مصری از مردم
محله بود. در قاهره تحصیل کرد و در سال
۵۹۸ هـ . ق. به دمشق رفت و پس از اندکی به
قاهره برگشت و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ ] (اِخ) ابن اسماعیل بن رافع
مزنی، مکنی به ابوالمعانی. از گویندگان دوران
بنی عباسی بود و در حدود سال ۱۸۰ هـ . ق.
درگذشت. پسر او نیز شاعر بود و ابوالبدح
نامیده می شد. (از اعلام زرکلی).
مزنی، مکنی به ابوالمعانی. از گویندگان دوران
بنی عباسی بود و در حدود سال ۱۸۰ هـ . ق.
درگذشت. پسر او نیز شاعر بود و ابوالبدح
نامیده می شد. (از اعلام زرکلی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ ] (اِخ) ابن بدران بن منصور
دمشقی (یا مصری) تقی الدین جرائدی، مکنی
به ابویوسف. متوفا به سال ۶۸۸ هـ . ق. او
راست: ۱- حل الرموز فی القرائة. ۲- کشف
الرموز، در ...
دمشقی (یا مصری) تقی الدین جرائدی، مکنی
به ابویوسف. متوفا به سال ۶۸۸ هـ . ق. او
راست: ۱- حل الرموز فی القرائة. ۲- کشف
الرموز، در ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ ] (اِخ) ابن جلال بن احمد تبانی،
ملقب به شرف الدین. ادیب مصری
رومی الاصل و در فروع مذهب حنفی و علوم
عقلی دانشمند بود و به سال ۷۶۰ هـ . ق. به دنیا
آمد و به سال ۸۲۷ ...
ملقب به شرف الدین. ادیب مصری
رومی الاصل و در فروع مذهب حنفی و علوم
عقلی دانشمند بود و به سال ۷۶۰ هـ . ق. به دنیا
آمد و به سال ۸۲۷ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ ] (اِخ) ابن حلفا (حلفی)، یا
یعقوب صغیر. یکی دیگر از ۱۲ حواری است
که پسر حلفی و مریم بود. (از قاموس کتاب
مقدس).
یعقوب صغیر. یکی دیگر از ۱۲ حواری است
که پسر حلفی و مریم بود. (از قاموس کتاب
مقدس).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ ] (اِخ) ابن داودبن عمر سلمی،
مکنی به ابوعبداللََّه. نویسنده و از وزرای
بزرگ و کاتب ابراهیم بن عبداللََّه بن حسن مثنی
بود. چون ابراهیم برضد منصور قیام کرد و
کشته شد یعقوب به زندان افتاد ولی پس از
وفات ...
مکنی به ابوعبداللََّه. نویسنده و از وزرای
بزرگ و کاتب ابراهیم بن عبداللََّه بن حسن مثنی
بود. چون ابراهیم برضد منصور قیام کرد و
کشته شد یعقوب به زندان افتاد ولی پس از
وفات ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ ] (اِخ) ابن ربیع، برادر فضل ربیع
و حاجب ابوجعفر منصور. کاتب بود و به
عربی شعر گفته و دیوان او سی ورقه است. (از
ابن ندیم). شاعر ظریف بغدادی و برادر فضل
بود و بیشتر اشعارش را ...
و حاجب ابوجعفر منصور. کاتب بود و به
عربی شعر گفته و دیوان او سی ورقه است. (از
ابن ندیم). شاعر ظریف بغدادی و برادر فضل
بود و بیشتر اشعارش را ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ ] (اِخ) ابن زبدی. یکی از دوازده
حواری عیسی علیه السلام. (یادداشت مؤلف).
یعقوب کبیر یکی از حواریون است که پسر
زبدی و سلومه بود. وی برای یوحنا کاتب
انجیل بود. (از قاموس کتاب مقدس):
یعقوب این فراست دورانش ...
حواری عیسی علیه السلام. (یادداشت مؤلف).
یعقوب کبیر یکی از حواریون است که پسر
زبدی و سلومه بود. وی برای یوحنا کاتب
انجیل بود. (از قاموس کتاب مقدس):
یعقوب این فراست دورانش ...
yakup - یعقوب other entries
Next Words