huşyar - هوشیار
The entry is a dictionary list for the word huşyar - هوشیار
هوشیار Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هوشْ ] (ص مرکب) عاقل. فطن.
بخرد. باهوش. خردمند. هشیار. ذکی. صاحب
عقل. هوشمند:
چنین گفت با رخش کای هوشیار
مکن سستی اندر گه کارزار.فردوسی.
ز فضل صاحب عباد و جود حاتم طی
مثل زنند حکیمان هوشیار قدیم.سوزنی.
زنده کدام ...
بخرد. باهوش. خردمند. هشیار. ذکی. صاحب
عقل. هوشمند:
چنین گفت با رخش کای هوشیار
مکن سستی اندر گه کارزار.فردوسی.
ز فضل صاحب عباد و جود حاتم طی
مثل زنند حکیمان هوشیار قدیم.سوزنی.
زنده کدام ...