müveşşah - موشح
The entry is a dictionary list for the word müveşşah - موشح
موشح Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ وَشْ شَ ] (ع ص) نعت مفعولی از
توشیح. وشاح به گردن افکنده. زینت داده
شده و آراسته شده. (ناظم الاطباء). زیور داده
شده و آراسته. (از غیاث) (از آنندراج).
آراسته. آرایش داده شده. (یادداشت
مؤلف): امیر ...
توشیح. وشاح به گردن افکنده. زینت داده
شده و آراسته شده. (ناظم الاطباء). زیور داده
شده و آراسته. (از غیاث) (از آنندراج).
آراسته. آرایش داده شده. (یادداشت
مؤلف): امیر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ وَشْ شِ ] (ع ص) نعت فاعلی از
توشیح. زاجل. زجال. وشاح. کاری. سرای.
حراره گوی. تصنیف ساز. ترانه سرا. (یادداشت
مؤلف).
توشیح. زاجل. زجال. وشاح. کاری. سرای.
حراره گوی. تصنیف ساز. ترانه سرا. (یادداشت
مؤلف).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(مُ وَ شَّ) [ ع . ] (اِمف .) 1 - حمایل به گردن افکنده . 2 - زینت داده شده ،
آراسته .
آراسته .
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
مُوَشَّحٌ
1.
1) опоясанный
2) украшенный; 2. мн.
1) строфическое стихотворение
2) муз. увертюра, прелюдия
* * *
уаа=
мувашшах (строфическое стихотворение)
müveşşah - موشح other entries
Next Words