matari - مطری
The entry is a dictionary list for the word matari - مطری
مطری Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ] (ع ص) نيکو ستاينده.
(آنندراج). آن که بسيار مدح و ستايش
میکند. || آن که خوشبو میکند و معطر
{P(1)
-ضبط دوم در اقرب الموارد و محيطالمحيط نيامده است. P}{P(2)
.(فرانسوی) reisuobrA
(آنندراج). آن که بسيار مدح و ستايش
میکند. || آن که خوشبو میکند و معطر
{P(1)
-ضبط دوم در اقرب الموارد و محيطالمحيط نيامده است. P}{P(2)
.(فرانسوی) reisuobrA
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ طَرْ را ] (ع ص) مطرا. (ناظم
الاطباء). چوب پرورده در بوی خوش که
بدان بخور کنند. (آنندراج).
الاطباء). چوب پرورده در بوی خوش که
بدان بخور کنند. (آنندراج).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ طَ ] (اِخ) محمدبن احمدبن
محمدبن خلف انصاری سعدی مدنی (671 -
741 هـ . ق.) مکنی به جمالالدين و معروف به
مطری. عالم به حديث و فقه و تاريخ، والی و
نايب قضاء در مدينه وی تاريخی تأليف ...
محمدبن خلف انصاری سعدی مدنی (671 -
741 هـ . ق.) مکنی به جمالالدين و معروف به
مطری. عالم به حديث و فقه و تاريخ، والی و
نايب قضاء در مدينه وی تاريخی تأليف ...