maslub - مصلوب
The entry is a dictionary list for the word maslub - مصلوب
مصلوب Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (ع ص) بردارکشيدهشده.
(منتهی الارب) (ناظمالاطباء) (آنندراج).
آويخته. درآويخته. برآويخته. بياويخته. به
چليپا برکرده. به چليپا برزده. بردارزده.
بردارکشيده. بردارشده. دارزده. بهدارکشيده.
(يادداشت مؤلف). || سخت تبزده. (منتهی
الارب) (ناظمالاطباء) (آنندراج).
- مصلوب شدن؛ به دار آويخته شدن.
آويخته گشتن. ...
(منتهی الارب) (ناظمالاطباء) (آنندراج).
آويخته. درآويخته. برآويخته. بياويخته. به
چليپا برکرده. به چليپا برزده. بردارزده.
بردارکشيده. بردارشده. دارزده. بهدارکشيده.
(يادداشت مؤلف). || سخت تبزده. (منتهی
الارب) (ناظمالاطباء) (آنندراج).
- مصلوب شدن؛ به دار آويخته شدن.
آويخته گشتن. ...
Arapça - Fransızca sözlük Metni çevir
مَصْلوبٌ
[masʼ'luːb]
adj
مُعَلَّقٌ عَلى شَكْلِ صَليبٍ m crucifié, pendu
◊
شَخْصٌ مَصْلوبٌ عَلى شَجَرَةٍ — une personne pendue à un arbre