mısra - مصرع
The entry is a dictionary list for the word mısra - مصرع
مصرع Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ رَ ] (ع مص) افکندن بر زمين.
(منتهی الارب) (آنندراج). صرع.
(ناظم‌الاطباء). افکندن. رجوع به صرع شود.
(منتهی الارب) (آنندراج). صرع.
(ناظم‌الاطباء). افکندن. رجوع به صرع شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ رَ ] (ع اِ) جای افکندن. (منتهی
الارب) (آنندراج) (ناظم‌الاطباء).
|| کُشتی‌جای. (منتهی الارب) (آنندراج).
جای کشتی. (ناظم‌الاطباء). کشتی‌گاه. ج،
مصارع. (دهار) (مهذب‌الاسماء) (السامی فی
الاسامی). || کنايه از قتلگاه يا محل وفات
کسی:
و اذکرن مصرع الحسين و زيد
و قتيلاً بجانب ...
الارب) (آنندراج) (ناظم‌الاطباء).
|| کُشتی‌جای. (منتهی الارب) (آنندراج).
جای کشتی. (ناظم‌الاطباء). کشتی‌گاه. ج،
مصارع. (دهار) (مهذب‌الاسماء) (السامی فی
الاسامی). || کنايه از قتلگاه يا محل وفات
کسی:
و اذکرن مصرع الحسين و زيد
و قتيلاً بجانب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ صَ‌رْ رِ ] (ع ص) آنکه به سختی بر
زمين می‌افکند. (ناظم‌الاطباء).
زمين می‌افکند. (ناظم‌الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ رَ ] (ع اِ) نيمهٔ در. (منتهی الارب).
يک تخته از دو تختهٔ در. (ناظم‌الاطباء).
مصراع. لت در. يک لخت از در دولختی. لنگهٔ
در. || (اصطلاح عروض) نيمه‌ای از دو نيمهٔ
بيت که در حرکات و سواکن به هم ...
يک تخته از دو تختهٔ در. (ناظم‌الاطباء).
مصراع. لت در. يک لخت از در دولختی. لنگهٔ
در. || (اصطلاح عروض) نيمه‌ای از دو نيمهٔ
بيت که در حرکات و سواکن به هم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ صَ‌رْ رَ ] (ع ص) بر زمين افکنده.
(ناظم‌الاطباء). || (اصطلاح بديع) بيتی را
گويند که در هر دو مصراع قافيت نگاه داشته
آيد. (حدائق السحر فی دقايق الشعر). بيتی
باشد که عروض و ضرب آن در وزن و حروف
قافيت ...
(ناظم‌الاطباء). || (اصطلاح بديع) بيتی را
گويند که در هر دو مصراع قافيت نگاه داشته
آيد. (حدائق السحر فی دقايق الشعر). بيتی
باشد که عروض و ضرب آن در وزن و حروف
قافيت ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(مُ صَ رَّ) [ ع . ] (اِمف .) بیتی که هر دو مصراعش قافیه دار باشد.
Arapça - Fransızca sözlük Metni çevir
مَصْرَعٌ
['masʼraʔʼ]
n m
مَوْتٌ f mort
◊
لَقِيَ مَصْرَعَهُ — Il a trouvé la mort.
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
I
مَصْرَعٌ
1 мн. مَصَارِعُ
1) гибель, трагическая смерть; لقى مصرعـه трагически погибнуть
2) арена боя, театр военных действий
II
مَصْرَعٌ
2 мн. مَصَارِعُ
смертельное место (часть тела, ранение которой смертельно)
* * *
а-а=
pl. = مصارع
гибель; трагическая смерть
mısra - مصرع other entries
Next Words
Words according to the Latin alphabet.