mırar - مرار
The entry is a dictionary list for the word mırar - مرار
مرار Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (اِ) نوعی از بادآورد و شکاعی
باشد که به عربی شوکةالبیضاء خوانند و آن
هم بوتهٔ خاری است سفید که در خاصیت کار
بادآورد می کند. (برهان قاطع). رجوع به مُرار
شود. ||
باشد که به عربی شوکةالبیضاء خوانند و آن
هم بوتهٔ خاری است سفید که در خاصیت کار
بادآورد می کند. (برهان قاطع). رجوع به مُرار
شود. ||
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ ] (ع اِ) جِ مِرَّة. (دستورالاخوان)
(اقرب الموارد). || جِ مِرَّة. (اقرب الموارد).
به معنی بارها و دفعات و کرات و مرات.
رجوع به مِراراً شود. || (مص) کشیده شدن.
(از منتهی الارب). ...
(اقرب الموارد). || جِ مِرَّة. (اقرب الموارد).
به معنی بارها و دفعات و کرات و مرات.
رجوع به مِراراً شود. || (مص) کشیده شدن.
(از منتهی الارب). ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ] (ع اِ) نوعی از درخت تلخ است و
آن نیکوترین و افضل علفهاست و هرگاه شتر
آن را بخورد لبهای او برگردد و دندان آشکار
شود. (از منتهی الارب) (از آنندراج). درخت
تلخ. شتوه. (السامی). یکی از ...
آن نیکوترین و افضل علفهاست و هرگاه شتر
آن را بخورد لبهای او برگردد و دندان آشکار
شود. (از منتهی الارب) (از آنندراج). درخت
تلخ. شتوه. (السامی). یکی از ...