guduv - غدو
The entry is a dictionary list for the word guduv - غدو
غدو Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ دْوْ ] (ع مص) آمدن کسی را بامداد:
غدا علیه غَدواً و غُدُوَّاً و غُدوةً. (منتهی
الارب). غدا علیه غَدواً، کما فی المحکم...
بکر. (تاج العروس). || (اِ) بامداد. غُدُوّ:
نیم لحظه مدرکاتم شام ...
غدا علیه غَدواً و غُدُوَّاً و غُدوةً. (منتهی
الارب). غدا علیه غَدواً، کما فی المحکم...
بکر. (تاج العروس). || (اِ) بامداد. غُدُوّ:
نیم لحظه مدرکاتم شام ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ ] (اِ) مُسکری که از ارزن سازند.
(لسان العجم) (ناظم الاطباء):
شراب ناب که باشد حرام بشمارد
حماقتی است غدو چون مباح نوشیدن.
(از لسان العجم شعوری).
(لسان العجم) (ناظم الاطباء):
شراب ناب که باشد حرام بشمارد
حماقتی است غدو چون مباح نوشیدن.
(از لسان العجم شعوری).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غُ دُوو ] (ع اِ) جِ غدوة. (اقرب الموارد)
(تاج العروس). || جِ غداة، و منه قوله
تعالی : {/Bبِالْغُدُوِّ وَ اَلْآصََالِ
۱۴-۱۶۱۳:۱۵/}(قرآن ۱۳/۱۵)؛
ای بالغدوات. او
اصله المصدر فعبر ...
(تاج العروس). || جِ غداة، و منه قوله
تعالی : {/Bبِالْغُدُوِّ وَ اَلْآصََالِ
۱۴-۱۶۱۳:۱۵/}(قرآن ۱۳/۱۵)؛
ای بالغدوات. او
اصله المصدر فعبر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غُ دُوو ] (ع مص) آمدن کسی را
بامداد. غَدْوْ. (منتهی الارب): غدا یغدو غدواً؛
هنگام صبح رفت، و آن نقیض راح است: غدا
علیه غدواً و غدوةً؛ بکر، این معنای اصلی
است. پس در نتیجهٔ کثرت استعمال به معنی ...
بامداد. غَدْوْ. (منتهی الارب): غدا یغدو غدواً؛
هنگام صبح رفت، و آن نقیض راح است: غدا
علیه غدواً و غدوةً؛ بکر، این معنای اصلی
است. پس در نتیجهٔ کثرت استعمال به معنی ...
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
غَدْو، غُدُوّ، غَدْوَة
going or leaving early in the morning; morning errand
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
غَدْو، غُدُوّ، غَدْوَة
going or leaving early in the morning; morning errand