dertment - دردمند
The entry is a dictionary list for the word dertment - دردمند
دردمند Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دَ مَ ] (ص مرکب) (از: درد +مند،
پسوند اتصاف). صاحب درد. (آنندراج).
دردناک. (شرفنامهٔ منیری). دارای رنج تن و یا
رنج جان. وجعناک. (ناظم الاطباء). دردگین.
دردگن. دردآلود. وَجِع. وجعة. (از
منتهی الارب ):
نباید که خسبد کسی دردمند
که آید ...
پسوند اتصاف). صاحب درد. (آنندراج).
دردناک. (شرفنامهٔ منیری). دارای رنج تن و یا
رنج جان. وجعناک. (ناظم الاطباء). دردگین.
دردگن. دردآلود. وَجِع. وجعة. (از
منتهی الارب ):
نباید که خسبد کسی دردمند
که آید ...
dertment - دردمند other entries
Next Words