gazeh - غازه
The entry is a dictionary list for the word gazeh - غازه
غازه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَ / زِ ] (اِ) بزک. گلگونه. گلغونه.
سرخاب. گلگونه باشد که زنان به رخ نهند تا
سرخ نماید. (صحاح الفرس). حمره، غمرة؛
پنبهٔ سرخ که زنان بر روی مالند. (زمخشری).
غنجار. والغونه. سرخی. (حاشیهٔ فرهنگ
اسدی نخجوانی). گلگونه که زنان بر ...
سرخاب. گلگونه باشد که زنان به رخ نهند تا
سرخ نماید. (صحاح الفرس). حمره، غمرة؛
پنبهٔ سرخ که زنان بر روی مالند. (زمخشری).
غنجار. والغونه. سرخی. (حاشیهٔ فرهنگ
اسدی نخجوانی). گلگونه که زنان بر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَ ] (اِخ) در مشرق افریقای جنوبی و
علی الظاهر تابع موزامبیک از مستعمرات
پرتقال است ولی در واقع حکومت مستقلی
میباشد که از مجرای رود زامبز تا کشور
زولولاند تابع انگلیس امتداد یافته است. این
کشور پهناور در برخی ...
علی الظاهر تابع موزامبیک از مستعمرات
پرتقال است ولی در واقع حکومت مستقلی
میباشد که از مجرای رود زامبز تا کشور
زولولاند تابع انگلیس امتداد یافته است. این
کشور پهناور در برخی ...
gazeh - غازه other entries
Next Words