nil - نیل

نیل Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ نَ ] (ع اِ) عطیه. دهش. (منتهی الارب)
(آنندراج). بخشش. انعام. (فرهنگ فارسی
معین):
نال زرین تن سیمین دل مشکین سر توست
آنکه هست از کف او سائل و زائر را نیل.
سوزنی (از فرهنگ فارسی معین).

Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِ) گیاهی است که عصارهٔ آن را نیله و
نیلج گویند و بدان رنگ کنند. برگ نیل را با
آب گرم می شویند و کبودگی و کدورت آن
دور کنند و آب را نگاه دارند تا همچو گل به
تک نشیند ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) رود نیل مصر را گویند و معرب
نیلوس می باشد. در دنیا نهری غیر از این
یافت نشود که از جنوب به شمال جاری شود
و همچنین نهری اطول از این هم نیست چه که
طول این رود در ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) بلده ای است بر فرات بین بغداد و
کوفه،... اصل آن نهری بود که حجاج در آن
مکان حفر کرد و مخرج آن از فرات بود و آن
را نیل مصر نامید و بر آن قرای بسیار است.
(از ابن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(نَ یا نِ) [ ع . ] (مص ل .) رسیدن به مطلوب .
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِ.) 1 - ماده ای است آبی رنگ که از برگ انواع درختچة نیل به دست می آید. 2 -
درختچه ای است از تیرة پروانه واران ، دارای برگ های مرکب و گل های قرمز یا صورتی ،
بیشتر به منظوراستفادة مادة آبی رنگ از برگ آن ها کشت می شود.

Arama Ekranı

Site içersinde arama yap.