bünvan - بنوان
The entry is a dictionary list for the word bünvan - بنوان
بنوان Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ / بُ ] (اِ مرکب، ص مرکب)
مرکب از بن +وان. (برهان) (حاشیهٔ برهان چ
معین). نگهدارندهٔ زراعت و نگهبان خرمن.
(برهان) (آنندراج). نگاهبان خرمن.
خرمن بان. (شرفنامهٔ منیری). سرکار کشت و
زراعت. (ناظم الاطباء). دشت بان. نگاهبان
کشت و خرمن. ...
مرکب از بن +وان. (برهان) (حاشیهٔ برهان چ
معین). نگهدارندهٔ زراعت و نگهبان خرمن.
(برهان) (آنندراج). نگاهبان خرمن.
خرمن بان. (شرفنامهٔ منیری). سرکار کشت و
زراعت. (ناظم الاطباء). دشت بان. نگاهبان
کشت و خرمن. ...