bihnane - بهنانه
The entry is a dictionary list for the word bihnane - بهنانه
بهنانه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ نَ / نِ ] (اِ) میمون که بوزینه باشد.
(برهان). بوزینه. (غیاث). جانوری معروف و
آنرا کپی نیز گویند و بتازیش قرد خوانند و
ابوزنه کنیت او است. (شرفنامه). نوعی از
میمون. (آنندراج) (انجمن آرا). بوزینه و
میمون. (ناظم الاطباء). و این ...
(برهان). بوزینه. (غیاث). جانوری معروف و
آنرا کپی نیز گویند و بتازیش قرد خوانند و
ابوزنه کنیت او است. (شرفنامه). نوعی از
میمون. (آنندراج) (انجمن آرا). بوزینه و
میمون. (ناظم الاطباء). و این ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بِ نَ / نِ ] (اِ مرکب) کلیچهٔ سفید و
نان قرص را گویند. (برهان) (از ناظم الاطباء).
کلیچهٔ نان سپید باشد یعنی نان به... (لغت
فرس اسدی چ اقبال ص ۴۹۷). نان میده که به
روغن پزند و ...
نان قرص را گویند. (برهان) (از ناظم الاطباء).
کلیچهٔ نان سپید باشد یعنی نان به... (لغت
فرس اسدی چ اقبال ص ۴۹۷). نان میده که به
روغن پزند و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(بَ نَ یا نِ ) [ ع . بهنانة ] ( اِ.) 1 - زن خوشروی و نرم گفتار. 2 - زن خوشبوی .