Eşcea - اشجع
The entry is a dictionary list for the word Eşcea - اشجع
اشجع Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ جَ ] (ع ن تف) دلیرتر. شجاعتر.
پردل تر. دلاورتر: احوص از مردمان
روزگار اشجع و دلاورتر بود. (تاریخ قم ص
۲۴۵).
اسم تفضیل است و منه المثل:
اشجع من اسامة. (اقرب الموارد) . ||
پردل تر. دلاورتر: احوص از مردمان
روزگار اشجع و دلاورتر بود. (تاریخ قم ص
۲۴۵).
اسم تفضیل است و منه المثل:
اشجع من اسامة. (اقرب الموارد) . ||
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ جَ ] (ع اِ) مرادف اَشجع است در
معنی اخیر. ج، اشاجع. رجوع به اَشجع شود.
(از منتهی الارب).
معنی اخیر. ج، اشاجع. رجوع به اَشجع شود.
(از منتهی الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ جَ ] (اِخ) یکی از بطون غطفان
اشجع است و ایشان را بنی اشجع بن ریث بن
غطفان نیز خوانند. ابن خلدون در کتاب العبر
آرد: ایشان از اعراب مدینهٔ نبوی بشمار
میرفتند و بزرگ آنان معقل بن سنان ...
اشجع است و ایشان را بنی اشجع بن ریث بن
غطفان نیز خوانند. ابن خلدون در کتاب العبر
آرد: ایشان از اعراب مدینهٔ نبوی بشمار
میرفتند و بزرگ آنان معقل بن سنان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ جَ ] (اِخ) ابن ریث بن غطفان. پدر
قبیله ای است از اجداد عرب در روزگار
جاهلیت و نسبت بدان اشجعی است. (از
الاعلام زرکلی ج ۱ ص ۱۱۸). و رجوع به
حلل السندسیه ج ۱ ص ۲۹۴ شود.
قبیله ای است از اجداد عرب در روزگار
جاهلیت و نسبت بدان اشجعی است. (از
الاعلام زرکلی ج ۱ ص ۱۱۸). و رجوع به
حلل السندسیه ج ۱ ص ۲۹۴ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ جَ ] (اِخ) ابوسعید اشجع عبداللََّه بن
سعید. محدث است. (منتهی الارب).
سعید. محدث است. (منتهی الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ جَ ] (اِخ) تمیمی. کسی است که
دختری بنام قطام داشت و ابن ملجم عاشق او
شد و برحسب برخی از روایات چون قبیلهٔ
وی بنام تیم الرباب همه از خوارج بودند و
جمعی کثیر از ایشان در نهروان کشته ...
دختری بنام قطام داشت و ابن ملجم عاشق او
شد و برحسب برخی از روایات چون قبیلهٔ
وی بنام تیم الرباب همه از خوارج بودند و
جمعی کثیر از ایشان در نهروان کشته ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ جَ ] (اِخ) سُلَمی. ابوالولید، اشجع بن
عمرو السلمی. از قبیلهٔ بنی سُلیم و از شاعران
بزرگ معاصر بشار بود. وی در یمامه متولد
شده و در بصره پرورش یافت و در زمرهٔ
مداحان برامکه قرار گرفت و به ...
عمرو السلمی. از قبیلهٔ بنی سُلیم و از شاعران
بزرگ معاصر بشار بود. وی در یمامه متولد
شده و در بصره پرورش یافت و در زمرهٔ
مداحان برامکه قرار گرفت و به ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ جَ ] (اِخ) (بنی...) و (بنو...) رجوع
به اشجع (یکی از بطون غطفان) شود.
به اشجع (یکی از بطون غطفان) شود.