نیممست
The entry is a dictionary list for the word نیممست
نیممست Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (ص مرکب) مست باخبر.
(آنندراج). آنکه کاملاً مست نشده باشد.
(ناظم الاطباء). سرخوش. (یادداشت مؤلف).
می زده. شاد و شنگول. تردماغ. که می در او
اثر کرده است اما از پایش نینداخته :
همی تاخت بهرام خشتی به ...
(آنندراج). آنکه کاملاً مست نشده باشد.
(ناظم الاطباء). سرخوش. (یادداشت مؤلف).
می زده. شاد و شنگول. تردماغ. که می در او
اثر کرده است اما از پایش نینداخته :
همی تاخت بهرام خشتی به ...