nazid - نضید
The entry is a dictionary list for the word nazid - نضید
نضید Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نَ ] (ع ص) رخت برهم نهاده.
(آنندراج) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب).
منضود. (متن اللغة) (المنجد). مُنَضَّد. (المنجد).
|| منضود. مردف. مرتب. منظم. (از
یادداشت مؤلف):
بتأمل نتوانم که کنم
بسزا گوهر مدح تو نضید.سوزنی.
ای لآل معنوی از ...
(آنندراج) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب).
منضود. (متن اللغة) (المنجد). مُنَضَّد. (المنجد).
|| منضود. مردف. مرتب. منظم. (از
یادداشت مؤلف):
بتأمل نتوانم که کنم
بسزا گوهر مدح تو نضید.سوزنی.
ای لآل معنوی از ...