شیاب
The entry is a dictionary list for the word شیاب
شیاب Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ع اِ) (از «ش وب») آبی که بچیزی
آمیخته شود. (منتهی الارب). آب آمیخته با
چیزی. (از ناظم الاطباء). آنچه با چیزی
مخلوط گردد. (از اقرب الموارد).
آمیخته شود. (منتهی الارب). آب آمیخته با
چیزی. (از ناظم الاطباء). آنچه با چیزی
مخلوط گردد. (از اقرب الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ع مص) (از «ش وب») آمیختن.
(منتهی الارب). مخلوط کردن چیزی. (از
اقرب الموارد). شوب. آمیختن چیزی بچیزی.
(یادداشت مؤلف). اختلاط. (ناظم الاطباء).
(منتهی الارب). مخلوط کردن چیزی. (از
اقرب الموارد). شوب. آمیختن چیزی بچیزی.
(یادداشت مؤلف). اختلاط. (ناظم الاطباء).