شرجة
The entry is a dictionary list for the word شرجة
شرجة Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ جَ ] (ع اِ) گوی که در آن پوست
گسترند و آب ریزند تا شتران آب خورند از
وی. (منتهی الارب). حفره ای که پوستی در
آن گسترده باشند تا شتران از آن آب خورند.
(از اقرب الموارد).
گسترند و آب ریزند تا شتران آب خورند از
وی. (منتهی الارب). حفره ای که پوستی در
آن گسترده باشند تا شتران از آن آب خورند.
(از اقرب الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ جَ ] (اِخ) اول کورة عثر در اول
ارض یمن گویند شرجة است. (از معجم
البلدان). شهری است بر کنار دریای یمن.
(منتهی الارب).
ارض یمن گویند شرجة است. (از معجم
البلدان). شهری است بر کنار دریای یمن.
(منتهی الارب).