فیروزمندی
The entry is a dictionary list for the word فیروزمندی
فیروزمندی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (حامص مرکب)
فیروزی. پیروزی. فیروز شدن. پیروز گشتن.
فرخ فالی :
به فرخ فالی و فیروزمندی
سخن را دادم از دولت بلندی.نظامی.
سپه را که فیروزمندی رسد
ز یاریّ یکدل بلندی رسد.نظامی.
ببینیم کز ما بلندی که راست
در این ...
فیروزی. پیروزی. فیروز شدن. پیروز گشتن.
فرخ فالی :
به فرخ فالی و فیروزمندی
سخن را دادم از دولت بلندی.نظامی.
سپه را که فیروزمندی رسد
ز یاریّ یکدل بلندی رسد.نظامی.
ببینیم کز ما بلندی که راست
در این ...