غمارة
The entry is a dictionary list for the word غمارة
غمارة Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ رَ ] (ع مص) گول گردیدن. (منتهی
الارب) (آنندراج). ناآزمودگی. (مهذب
الاسماء). غُمورة. (اقرب الموارد). ناشیگری.
|| بسیار گردیدن آب. (منتهی الارب)
(آنندراج). غُمورة. (اقرب الموارد) (منتهی
الارب).
الارب) (آنندراج). ناآزمودگی. (مهذب
الاسماء). غُمورة. (اقرب الموارد). ناشیگری.
|| بسیار گردیدن آب. (منتهی الارب)
(آنندراج). غُمورة. (اقرب الموارد) (منتهی
الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غُ رَ ] (اِخ) قبیله ای از بربر در مغرب
اقصی که به دست موسی بن نصیر اسلام
آوردند، سپس بخوارج پیوستند و از حامیم
که در وقعهٔ مصمودة کشته شد پیروی کردند.
قبایل بنوحامد، بنونال، اغساوی، بنووزروال
و ...
اقصی که به دست موسی بن نصیر اسلام
آوردند، سپس بخوارج پیوستند و از حامیم
که در وقعهٔ مصمودة کشته شد پیروی کردند.
قبایل بنوحامد، بنونال، اغساوی، بنووزروال
و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غُ رَ ] (اِخ) قریه ای است از قرای
شمال آفریقا نزدیک شهر معروف سبته، واقع
در ساحل جنوبی بحرالروم (مدیترانه) محاذی
جبل طارق که بر ساحل شمالی تنگهٔ معروف
به همین اسم قرار دارد. (از حواشی شدالازار
ص ...
شمال آفریقا نزدیک شهر معروف سبته، واقع
در ساحل جنوبی بحرالروم (مدیترانه) محاذی
جبل طارق که بر ساحل شمالی تنگهٔ معروف
به همین اسم قرار دارد. (از حواشی شدالازار
ص ...