غرش
The entry is a dictionary list for the word غرش
غرش Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ ] (اِ) خراش. (برهان قاطع).
غِرس. (برهان قاطع). || خراشیده.
(فرهنگ شعوری). و ظاهراً بر اساس نیست.
|| خشم و قهر و غضب. غَرس. غِرس.
(برهان قاطع). غَرَس. (فرهنگ اسدی).
غُرِّش. (برهان قاطع):
گر نه بدبختمی ...
غِرس. (برهان قاطع). || خراشیده.
(فرهنگ شعوری). و ظاهراً بر اساس نیست.
|| خشم و قهر و غضب. غَرس. غِرس.
(برهان قاطع). غَرَس. (فرهنگ اسدی).
غُرِّش. (برهان قاطع):
گر نه بدبختمی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ ] (ع اِ) بار درختی است. (منتهی
الارب) (آنندراج). ثمر شجرة، واحده
«غرشة» یمانیة، قال ابن درید، ولا احقه.
(اقرب الموارد). || کوه. (آنندراج).
الارب) (آنندراج). ثمر شجرة، واحده
«غرشة» یمانیة، قال ابن درید، ولا احقه.
(اقرب الموارد). || کوه. (آنندراج).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ ] (اِخ) همان غرسستان است که در
این زمان به زبان اهل خراسان اغلب آن را
غور نامند. و آن را غرجستان نیز گفته اند و آن
میان غزنة و کابل و هرات و بلخ واقع است.
(از معجم البلدان). ...
این زمان به زبان اهل خراسان اغلب آن را
غور نامند. و آن را غرجستان نیز گفته اند و آن
میان غزنة و کابل و هرات و بلخ واقع است.
(از معجم البلدان). ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غِ ] (اِ) نفرت و کراهت. (ناظم
الاطباء) (فرهنگ شعوری). شعوری در لسان
العجم شعری بی وزن هم برای آن شاهد آورده
است.
الاطباء) (فرهنگ شعوری). شعوری در لسان
العجم شعری بی وزن هم برای آن شاهد آورده
است.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غِ ] (معرب، اِ) از مسکوکات برابر با
چهل بارة است. (المنجد) (دزی). و قرش به
قاف نیز گویند و هر دو آنها معرب جروش
آلمانی است. ج، غروش. و غروش خود به
صورت جمع پول نقره ای است ...
چهل بارة است. (المنجد) (دزی). و قرش به
قاف نیز گویند و هر دو آنها معرب جروش
آلمانی است. ج، غروش. و غروش خود به
صورت جمع پول نقره ای است ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غُ رِ / غُ رْ رِ ] (اِمص) اسم مصدر از
غریدن. آواز بامهابت حیوانات. (فرهنگ
رشیدی). آواز کردن و هیبت . (غیاث
اللغات). آواز مهیب. غُرِّشت. (حواشی برهان
قاطع چ معین). آواز شیر و ببر و پلنگ و ...
غریدن. آواز بامهابت حیوانات. (فرهنگ
رشیدی). آواز کردن و هیبت . (غیاث
اللغات). آواز مهیب. غُرِّشت. (حواشی برهان
قاطع چ معین). آواز شیر و ببر و پلنگ و ...
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
غِرش: قِرْش
piaster, one hundredth of a pound in Egypt, Lebanon, Sudan and Syria; piaster: the former peso or dollar of Spain and Spanish America
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
غَرْشٌ
غُرْشٌ мн. غُرُوشٌ
пиастр; (ден. ед. = 1100 егип. фунта, или 40 пара или 10 миллимам)