اضبط
The entry is a dictionary list for the word اضبط
اضبط Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ بَ ] (ع ص) آنکه به هر دو دست
خود کار کند. (از اقرب الموارد). آنکه به هر
دو دست کار برابر کند. مؤنث: ضَبْطاء. ج،
ضُبْط. (اقرب الموارد) (آنندراج). چپ و
راست. ج، ضُبْط و انثی ضبطاء. (مهذب ...
خود کار کند. (از اقرب الموارد). آنکه به هر
دو دست کار برابر کند. مؤنث: ضَبْطاء. ج،
ضُبْط. (اقرب الموارد) (آنندراج). چپ و
راست. ج، ضُبْط و انثی ضبطاء. (مهذب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ بَ ] (اِخ) ابن قریع. شاعری
است. (منتهی الارب). و صاحب تاج العروس
آرد: اضبطبن قریع بن عوف بن کعب بن سعدبن
زید مناةبن تمیم. شاعر مشهوری است و
بنی تمیم پندارند وی نخستین کسی است که
در ...
است. (منتهی الارب). و صاحب تاج العروس
آرد: اضبطبن قریع بن عوف بن کعب بن سعدبن
زید مناةبن تمیم. شاعر مشهوری است و
بنی تمیم پندارند وی نخستین کسی است که
در ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ بَ ] (اِخ) ابن کلاب. بطنی از
بنی کلاب چنانکه بنوالاضبط. (منتهی الارب).
اضبطبن کلاب بن ربیعة و نام وی کعب است و
بنوالاضبط بطنی از بنی کلاب اند. (از تاج
العروس).
بنی کلاب چنانکه بنوالاضبط. (منتهی الارب).
اضبطبن کلاب بن ربیعة و نام وی کعب است و
بنوالاضبط بطنی از بنی کلاب اند. (از تاج
العروس).