seven - سون
The entry is a dictionary list for the word seven - سون
سون Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
سون: سُوَانُ: موضع. ابن الأَعرابي: التسَوُّنُ استرخاء البطن؛ قال أَبو منصور: كأَنه ذهب به إلى التَّسَوُّل من سَوِلَ يَسْوَلُ إذا استرخى، فأَبدل من اللام النون.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ / سِ وُ / وَ ] (اِ) مدح. ثنا. (برهان)
(جهانگیری):
گر نشیند سخن ابن یمین در دل خلق
چه عجب آن سون توست که از جان برخاست.
ابن یمین (از جهانگیری).
(جهانگیری):
گر نشیند سخن ابن یمین در دل خلق
چه عجب آن سون توست که از جان برخاست.
ابن یمین (از جهانگیری).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) طرف. جانب. سوی. (برهان)
(آنندراج):
به چشم اندرم دید از رون توست
به جسم اندرم جنبش از سون توست.
عنصری.
و بر آن سون شهر تا به لب آب هیرمند. (تاریخ
سیستان).
ز خون هفت دریا برآمد بهم
زمین از دگر سون ...
(آنندراج):
به چشم اندرم دید از رون توست
به جسم اندرم جنبش از سون توست.
عنصری.
و بر آن سون شهر تا به لب آب هیرمند. (تاریخ
سیستان).
ز خون هفت دریا برآمد بهم
زمین از دگر سون ...
Next Words
Words according to the Latin alphabet.