tahiri - طاهری
The entry is a dictionary list for the word tahiri - طاهری
طاهری Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (ص نسبی، اِ) نام قسمی کاغذ
در قدیم، منسوب به طاهر دوم از امراء
طاهریهٔ خراسان. (فهرست ابن الندیم).
در قدیم، منسوب به طاهر دوم از امراء
طاهریهٔ خراسان. (فهرست ابن الندیم).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (ص نسبی) آنکه و آنچه
منسوب به آل طاهر، و منسوب به حریم
طاهری یکی از محلات بغداد باشد.
(سمعانی).
منسوب به آل طاهر، و منسوب به حریم
طاهری یکی از محلات بغداد باشد.
(سمعانی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) یکی از شعرای ایران
است. از اوست:
چو ترک سرکش من مایل شراب شود
ز تاب عارض او مرغ دل کباب شود.
(از قاموس الاعلام ترکی).
است. از اوست:
چو ترک سرکش من مایل شراب شود
ز تاب عارض او مرغ دل کباب شود.
(از قاموس الاعلام ترکی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) ده کوچکی است از
دهستان بخش مرکزی شهرستان بندرعباس.
در ۴۸هزارگزی خاوری بندرعباس و
۷هزارگزی راه مالرو بندرعباس به میناب.
جلگه و گرمسیری است با ۳۰ تن سکنه.
مزارع خشک، تخت کش، مشکی و
سوختگی جزء این ده است. (فرهنگ
جغرافیایی ...
دهستان بخش مرکزی شهرستان بندرعباس.
در ۴۸هزارگزی خاوری بندرعباس و
۷هزارگزی راه مالرو بندرعباس به میناب.
جلگه و گرمسیری است با ۳۰ تن سکنه.
مزارع خشک، تخت کش، مشکی و
سوختگی جزء این ده است. (فرهنگ
جغرافیایی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) ده و بندری از دهستان
ثلاث بخش کنگان شهرستان بوشهر. در ۳۶
هزارگزی جنوب خاوری کنگان، کنار شوسهٔ
سابق بوشهر به لنگه. جلگه، گرمسیری و
مالاریائی است با ۹۸۰ تن سکنه. آب آن از
چاه و قنات. محصول آنجا ...
ثلاث بخش کنگان شهرستان بوشهر. در ۳۶
هزارگزی جنوب خاوری کنگان، کنار شوسهٔ
سابق بوشهر به لنگه. جلگه، گرمسیری و
مالاریائی است با ۹۸۰ تن سکنه. آب آن از
چاه و قنات. محصول آنجا ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) ابوبکر احمدبن علی بن
عبدالوحد اسقر دلال طاهری. از قاضی
ابوالحسین بن مهتدی باللّه هاشمی روایت
کرده است و منسوب به حریم طاهری
میباشد. (انساب سمعانی ورق ۳۶۴ «الف»).
عبدالوحد اسقر دلال طاهری. از قاضی
ابوالحسین بن مهتدی باللّه هاشمی روایت
کرده است و منسوب به حریم طاهری
میباشد. (انساب سمعانی ورق ۳۶۴ «الف»).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) ابوبکر محمدبن محمدبن
اسماعیل طاهری. وی از ابوحفص بن شاهین
روایت کرده است. او از خاندان طاهر
ذوالیمینین بوده است. (انساب سمعانی ورق
۳۶۴ «الف»).
اسماعیل طاهری. وی از ابوحفص بن شاهین
روایت کرده است. او از خاندان طاهر
ذوالیمینین بوده است. (انساب سمعانی ورق
۳۶۴ «الف»).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) ابواسحاق طیب بن
محمدبن طلحةبن طاهر نیشابوری طاهری. از
بزرگان خاندان طاهری است و به علم و
حدیث اشتغال داشت و از مردم نیشابور بود.
وی از علی بن حجر و علی بن حشرم و
اسحاق بن منصور و ...
محمدبن طلحةبن طاهر نیشابوری طاهری. از
بزرگان خاندان طاهری است و به علم و
حدیث اشتغال داشت و از مردم نیشابور بود.
وی از علی بن حجر و علی بن حشرم و
اسحاق بن منصور و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) ابوالحسن علی بن
عبدالعزیزبن حسن بن محمدبن هرون بن
عصام بن رزیق بن محمدبن عبداللََّه بن طاهربن
حسین بن مصعب طاهری. وی از ابوبحر
محمدبن حسن بن کوثر و احمدبن جعفربن
سلم و ابومالک قطیعی و ...
عبدالعزیزبن حسن بن محمدبن هرون بن
عصام بن رزیق بن محمدبن عبداللََّه بن طاهربن
حسین بن مصعب طاهری. وی از ابوبحر
محمدبن حسن بن کوثر و احمدبن جعفربن
سلم و ابومالک قطیعی و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) ابوسعید عبداللََّه بن
احمدبن محمدبن عبداللََّه بن طاهربن حسین بن
طاهربن عبداللََّه بن حسین بن مصعب بن رزیق
طاهری. از مردم مرو شیخی صالح بود و
نظری استوار داشت و او نوادهٔ دختری
ابوسهل عبدالصمدبن عبدالرحمن ...
احمدبن محمدبن عبداللََّه بن طاهربن حسین بن
طاهربن عبداللََّه بن حسین بن مصعب بن رزیق
طاهری. از مردم مرو شیخی صالح بود و
نظری استوار داشت و او نوادهٔ دختری
ابوسهل عبدالصمدبن عبدالرحمن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) ابوالعباس محمدبن طاهر
بغدادی طاهری. وی از ابوعروبة حرانی
روایت کرده است و ابونصر احمدبن علی بن
عبدوس اهوازی از او روایت دارد. وی از
خاندان طاهر ذوالیمینین بوده است. (انساب
سمعانی ورق ...
بغدادی طاهری. وی از ابوعروبة حرانی
روایت کرده است و ابونصر احمدبن علی بن
عبدوس اهوازی از او روایت دارد. وی از
خاندان طاهر ذوالیمینین بوده است. (انساب
سمعانی ورق ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) ابوعبداللََّه حسین بن طیب
طاهری. رجوع به حسین بن طیب شود.
طاهری. رجوع به حسین بن طیب شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) ابوعمرو احمدبن حسن
طاهری نیشابوری. نام او اسعد فرخان است.
وی از عبداللََّه بن احمدبن حنبل و ابوشعیب
حرانی روایت کرده، از خاندان طاهر
ذوالیمینین بوده است. (انساب سمعانی ورقِ
۳۶۴ «الف»).
طاهری نیشابوری. نام او اسعد فرخان است.
وی از عبداللََّه بن احمدبن حنبل و ابوشعیب
حرانی روایت کرده، از خاندان طاهر
ذوالیمینین بوده است. (انساب سمعانی ورقِ
۳۶۴ «الف»).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) ابوطیب رجوع به
طاهربن محمدبن عبداللََّه بن طاهر شود.
طاهربن محمدبن عبداللََّه بن طاهر شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) ابوالقاسم عبداللََّه بن
حسین قسامی حنبلی طاهری. وی از ابونصر
رسی روایت میکند و منسوب به حریم
طاهری است. (انساب سمعانی ورق ۳۶۴
«الف»).
حسین قسامی حنبلی طاهری. وی از ابونصر
رسی روایت میکند و منسوب به حریم
طاهری است. (انساب سمعانی ورق ۳۶۴
«الف»).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) ابومحمد جعفربن
محمدبن علی بن حسین بن اسماعیل بن
ابراهیم بن مصعب بن رزیق بن محمدبن
عبداللََّه بن طاهربن حسین طاهری. وی از
ابوالقاسم بغوی و یحیی بن صاعد و محمدبن
عبداللََّه مستعنی روایت کرده است ...
محمدبن علی بن حسین بن اسماعیل بن
ابراهیم بن مصعب بن رزیق بن محمدبن
عبداللََّه بن طاهربن حسین طاهری. وی از
ابوالقاسم بغوی و یحیی بن صاعد و محمدبن
عبداللََّه مستعنی روایت کرده است ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) ابومنصور. از خاندان
طاهریان بوده و بزبان عربی شعر میسروده و
در ماوراءالنهر از گویندگان دربار سامانیان
بشمار میرفته است. رجوع به احوال و اشعار
رودکی ج ۱ ص ۴۴۶ شود.
طاهریان بوده و بزبان عربی شعر میسروده و
در ماوراءالنهر از گویندگان دربار سامانیان
بشمار میرفته است. رجوع به احوال و اشعار
رودکی ج ۱ ص ۴۴۶ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) ابومنصور عبدالرحمن بن
محمدبن عبدالواحدبن رزیق طاهری.
منسوب به حریم طاهری و او از
قاضی ابوالحسین بن مهتدی بالله هاشمی
روایت کرده است. (انساب سمعانی ورق
۳۶۴ «الف»).
محمدبن عبدالواحدبن رزیق طاهری.
منسوب به حریم طاهری و او از
قاضی ابوالحسین بن مهتدی بالله هاشمی
روایت کرده است. (انساب سمعانی ورق
۳۶۴ «الف»).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) ابویعلی احمدبن
عبدالعزیز طاهری، برادر ابوالحسن علی بن
عبدالعزیز... از ابوطاهر مخاض و ابن
اخماسمی (کذا) و جز آن دو روایت کرده
است. او از خاندان طاهر ذوالیمینین بوده
است. (انساب سمعانی ورق ۳۶۴ «الف»).
رجوع ...
عبدالعزیز طاهری، برادر ابوالحسن علی بن
عبدالعزیز... از ابوطاهر مخاض و ابن
اخماسمی (کذا) و جز آن دو روایت کرده
است. او از خاندان طاهر ذوالیمینین بوده
است. (انساب سمعانی ورق ۳۶۴ «الف»).
رجوع ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) جعفربن محمدبن علی بن
حسین... رجوع به طاهری ابومحمد شود.
حسین... رجوع به طاهری ابومحمد شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) حسین بن طیب. رجوع به
طاهری ابوعبداللََّه و حسین بن طیب شود.
طاهری ابوعبداللََّه و حسین بن طیب شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) (رباطِ...) یکی از
منازل بین راه مرو و خوارزم است که از مرو
تا رباط طاهری ۵۴ و از رباط طاهری تا
خوارزم ۷۰ فرسنگ و مجموعاً یکصد و
بیست و چهار فرسنگ باشد. (نزهةالقلوب
ج ۳ ص ۱۸۰).
منازل بین راه مرو و خوارزم است که از مرو
تا رباط طاهری ۵۴ و از رباط طاهری تا
خوارزم ۷۰ فرسنگ و مجموعاً یکصد و
بیست و چهار فرسنگ باشد. (نزهةالقلوب
ج ۳ ص ۱۸۰).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) عبدالرحمن بن محمدبن
عبدالواحدبن رزیق. رجوع به طاهری
ابومنصور عبدالرحمن... شود.
عبدالواحدبن رزیق. رجوع به طاهری
ابومنصور عبدالرحمن... شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) عبداللََّه بن احمدبن
محمدبن عبداللََّه... رجوع به طاهری
ابوسعید... شود.
محمدبن عبداللََّه... رجوع به طاهری
ابوسعید... شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) عبداللََّه بن حسین قسامی.
رجوع به طاهری ابوالقاسم شود.
رجوع به طاهری ابوالقاسم شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) علی بن عبدالعزیزبن
حسن... رجوع به طاهری ابوالحسن شود.
حسن... رجوع به طاهری ابوالحسن شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) علی بن عبداللََّه طاهری.
وی از هشام بن علی شیرازی روایت کرده
است و محمدبن طیب بلوطی از او روایت
دارد. وی از خاندان طاهر ذوالیمینین بوده
است. (انساب سمعانی ورق ۳۶۴ «الف»).
وی از هشام بن علی شیرازی روایت کرده
است و محمدبن طیب بلوطی از او روایت
دارد. وی از خاندان طاهر ذوالیمینین بوده
است. (انساب سمعانی ورق ۳۶۴ «الف»).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) علی بن عبدالوهاب
طاهری. وی از عباس بن فضل اسقاطی
روایت کرده است. و ابوالحسن دارقطنی از او
روایت دارد. وی از خاندان طاهر ذوالیمینین
بوده است. (انساب سمعانی ورق ۳۶۴
«الف»).
طاهری. وی از عباس بن فضل اسقاطی
روایت کرده است. و ابوالحسن دارقطنی از او
روایت دارد. وی از خاندان طاهر ذوالیمینین
بوده است. (انساب سمعانی ورق ۳۶۴
«الف»).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) محمدبن جنید طوسی
طاهری. وی از جانب عبداللََّه بن طاهر که از
سال ۲۱۴ تا ۲۳۰ هـ . ق. حکمرانی خراسان
داشت نیابت میکرد. رجوع به احوال و اشعار
رودکی ج ۱ ص ۲۲۰ شود.
طاهری. وی از جانب عبداللََّه بن طاهر که از
سال ۲۱۴ تا ۲۳۰ هـ . ق. حکمرانی خراسان
داشت نیابت میکرد. رجوع به احوال و اشعار
رودکی ج ۱ ص ۲۲۰ شود.
Next Words