paluden - پالودن
The entry is a dictionary list for the word paluden - پالودن
پالودن Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دَ ] (مص) ترویق. تصفیه. صافی
کردن. صاف کردن. (رشیدی) (برهان).
تصفیه کردن. مصفّی کردن. پالیدن. پالائیدن.
از مصفاة گذرانیدن. از صافی گذرانیدن. از
صافی یا غربال نرمهٔ کوفته یا صافی چیزی را
گرفتن و از زبره و دردی و خرّه جدا ...
کردن. صاف کردن. (رشیدی) (برهان).
تصفیه کردن. مصفّی کردن. پالیدن. پالائیدن.
از مصفاة گذرانیدن. از صافی گذرانیدن. از
صافی یا غربال نرمهٔ کوفته یا صافی چیزی را
گرفتن و از زبره و دردی و خرّه جدا ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(دَ) [ په . ] 1 - (مص م .) صاف کردن ، پاک کردن . 2 - تهی کردن . 3 - (مص ل .)
پاکیزه شدن . 4 - (مص م .) تباه کردن ، ضایع کردن . 5 - (مص ل .) تباه شدن ، ضایع
شدن . 6 - (مص م .) گداختن ، ذوب کردن ، به قالب ریختن سیم و زر و مانند آن . 7 -
(مص ل .) تمام شدن ، کاستن . 8 - (مص م .) تشکیک کردن ، انتقاد کردن . 9 - نجات
دادن ، خلاص دادن . 10 - (مص ل .) خلاص شدن ، نجات یافتن . 11 - بزرگ شدن . 12 -
(مص م .) بزرگ گردانیدن 13 - تر کردن ، نمناک کردن ، آغشتن .
پاکیزه شدن . 4 - (مص م .) تباه کردن ، ضایع کردن . 5 - (مص ل .) تباه شدن ، ضایع
شدن . 6 - (مص م .) گداختن ، ذوب کردن ، به قالب ریختن سیم و زر و مانند آن . 7 -
(مص ل .) تمام شدن ، کاستن . 8 - (مص م .) تشکیک کردن ، انتقاد کردن . 9 - نجات
دادن ، خلاص دادن . 10 - (مص ل .) خلاص شدن ، نجات یافتن . 11 - بزرگ شدن . 12 -
(مص م .) بزرگ گردانیدن 13 - تر کردن ، نمناک کردن ، آغشتن .