Safder - صفدر
The entry is a dictionary list for the word Safder - صفدر
صفدر Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صَ دَ ] (نف مرکب) از هم درندهٔ
صف. (غیاث اللغات). شکنندهٔ صف.
برهم زنندهٔ صف لشکر در روز جنگ :
گردون سازد همیشه کارت نیکو
زیرا چون تو ندید شاهی صفدر.فرخی.
که کن و بارکش و کارکن و راه نورد
صفدر ...
صف. (غیاث اللغات). شکنندهٔ صف.
برهم زنندهٔ صف لشکر در روز جنگ :
گردون سازد همیشه کارت نیکو
زیرا چون تو ندید شاهی صفدر.فرخی.
که کن و بارکش و کارکن و راه نورد
صفدر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صَ دَ ] (اِخ) لقب علی علیه السلام
است، و در تداول این لقب غالباً بدنبال حیدر
آید:
روشن و صافی و بی قرار تو گفتی
هست مگر ذوالفقار حیدر صفدر.
مسعودسعد.
شیر خدا و صفدر میدان و بحر جود
جان بخش ...
است، و در تداول این لقب غالباً بدنبال حیدر
آید:
روشن و صافی و بی قرار تو گفتی
هست مگر ذوالفقار حیدر صفدر.
مسعودسعد.
شیر خدا و صفدر میدان و بحر جود
جان بخش ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صَ دَ ] (اِخ) دهی جزء بخش
جعفرآباد شهرستان ساوه. جلگه و معتدل
است. دارای ۵۳ تن و آب آن از قنات است.
محصول آنجا غلات، پنبه، بنشن. شغل اهالی
زراعت، گله داری. راه مالرو دارد. قشلاق
عده ای ...
جعفرآباد شهرستان ساوه. جلگه و معتدل
است. دارای ۵۳ تن و آب آن از قنات است.
محصول آنجا غلات، پنبه، بنشن. شغل اهالی
زراعت، گله داری. راه مالرو دارد. قشلاق
عده ای ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صَ دَ ] (اِخ) یکی از شعرای
هندوستان و از اهالی بلگرام بروایتی ساندی
است. و در فرخ آباد درگذشته، از او است:
چشم دارم که روم جانب سلطان نجف
سرمهٔ دیده کنم خاک بیابان نجف.
(از قاموس الاعلام ترکی).
هندوستان و از اهالی بلگرام بروایتی ساندی
است. و در فرخ آباد درگذشته، از او است:
چشم دارم که روم جانب سلطان نجف
سرمهٔ دیده کنم خاک بیابان نجف.
(از قاموس الاعلام ترکی).
Farsça - Azeri sözlük Metni çevir
sökmən(izah: sökan.. düşman sətin qıran, çözen savaşçılara verilen onursal bir ad.)