زواره
The entry is a dictionary list for the word زواره
زواره Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَ رَ ] (اِخ) نام برادر رستم.
(جهانگیری) (فرهنگ رشیدی) (از برهان)
(آنندراج) (از اوبهی) (از انجمن آرا) (از
فهرست ولف). پسر زال و برادر رستم است.
(فرهنگ فارسی معین). برادر رستم و از
پهلوانان کیخسرو و کیکاوس. در جنگها همه
جا همراه ...
(جهانگیری) (فرهنگ رشیدی) (از برهان)
(آنندراج) (از اوبهی) (از انجمن آرا) (از
فهرست ولف). پسر زال و برادر رستم است.
(فرهنگ فارسی معین). برادر رستم و از
پهلوانان کیخسرو و کیکاوس. در جنگها همه
جا همراه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَ رِ ] (اِخ) نام قصبه ای است از
عراق در توابع کاشان. (برهان). قصبه ای است
از حوالی کاشان. (جهانگیری). نام موضعی
است. (فرهنگ رشیدی). قریه ای از قراء
کاشان و اصفهان است. گویند در زواره
کاریزی قدیم بوده ...
عراق در توابع کاشان. (برهان). قصبه ای است
از حوالی کاشان. (جهانگیری). نام موضعی
است. (فرهنگ رشیدی). قریه ای از قراء
کاشان و اصفهان است. گویند در زواره
کاریزی قدیم بوده ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَ رِ ] (اِخ) قصبه ای است از دهستان
گرمسیر شهرستان اردستان که ۵۴۰۰ تن
سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران
ج ۱۰).
گرمسیر شهرستان اردستان که ۵۴۰۰ تن
سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران
ج ۱۰).