kuruvet - قروت
The entry is a dictionary list for the word kuruvet - قروت
قروت Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قُ ] (ع مص) بر یکدیگر خشک
گردیدن خون یا سبز شدن آن در زیر پوست از
آسیب ضرب. (از منتهی الارب) (اقرب
الموارد) (آنندراج). فرومردن خون در زخم.
(از منتهی الارب) (آنندراج). گویند: قرت الدم
قروتاً. (منتهی الارب).
گردیدن خون یا سبز شدن آن در زیر پوست از
آسیب ضرب. (از منتهی الارب) (اقرب
الموارد) (آنندراج). فرومردن خون در زخم.
(از منتهی الارب) (آنندراج). گویند: قرت الدم
قروتاً. (منتهی الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قُ ] (ترکی، اِ) چیزی است که دوغ
را جوش دهند تا بسته شود، باز به دست بر هم
زنند ترش تر گردد و به خورد یوز دهند دفع
صفرای وی کند، و به فارسی پلینوی. (بهار
عجم) (آنندراج). و ...
را جوش دهند تا بسته شود، باز به دست بر هم
زنند ترش تر گردد و به خورد یوز دهند دفع
صفرای وی کند، و به فارسی پلینوی. (بهار
عجم) (آنندراج). و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(قُ) [ تر. ] (اِ.) چیزی است که از دوغ به دست آید و آن چنین است که دوغ را جوش
دهند تا بسته شود، باز به دست بر هم زنند تا ترش تر گردد.
دهند تا بسته شود، باز به دست بر هم زنند تا ترش تر گردد.