Şebli - شبلی
The entry is a dictionary list for the word Şebli - شبلی
شبلی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شِ ] (اِخ) ابن ابراهیم شمیل. پزشک
و محقق. دارای مشربی فیلسوفانه بود. در
سال ۱۲۶۹ هـ . ق. در قریهٔ کفرشیما (لبنان) به
دنیا آمد و در دانشگاه امریکایی بیروت تعلیم
یافت و در سال ۱۳۳۵ هـ . ...
و محقق. دارای مشربی فیلسوفانه بود. در
سال ۱۲۶۹ هـ . ق. در قریهٔ کفرشیما (لبنان) به
دنیا آمد و در دانشگاه امریکایی بیروت تعلیم
یافت و در سال ۱۳۳۵ هـ . ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شِ ] (اِخ) دماوندی. ابوبکر دلف بن
جحدر شبلی. زاهد و پرهیزگار معروف. وی
در آغاز کار، والی دنباوند (دماوند) بود و
سپس پرده دار موفق عباسی شد (و پدرش
سرپرده داری میکرد) بعد از آن پرده داری
خلیفه ...
جحدر شبلی. زاهد و پرهیزگار معروف. وی
در آغاز کار، والی دنباوند (دماوند) بود و
سپس پرده دار موفق عباسی شد (و پدرش
سرپرده داری میکرد) بعد از آن پرده داری
خلیفه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شِ ] (اِخ) محمدبن عبداللََّه الشبلی
السابقی دمشقی طرابلسی حنفی، ملقب به
بدرالدین ابوالبقاء. فقیه، محدث، مورخ،
ادیب، قاضی. در دمشق به سال ۷۱۲ هـ . ق.
بدنیا آمد و به قاهره اقامت گزید و مسند قضاء
را در طرابلس شام ...
السابقی دمشقی طرابلسی حنفی، ملقب به
بدرالدین ابوالبقاء. فقیه، محدث، مورخ،
ادیب، قاضی. در دمشق به سال ۷۱۲ هـ . ق.
بدنیا آمد و به قاهره اقامت گزید و مسند قضاء
را در طرابلس شام ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شِ ] (اِخ) (سردار...) داود. نام یکی
از امرای صحرانشین کنار آب جغاتو است که
درحدود ۷۷۷ هـ . ق. هنگامیکه شاه شجاع
ممدوح حافظ در تبریز بود به اتفاق یکی دیگر
از امرای صحرانشین به نام عمر با ...
از امرای صحرانشین کنار آب جغاتو است که
درحدود ۷۷۷ هـ . ق. هنگامیکه شاه شجاع
ممدوح حافظ در تبریز بود به اتفاق یکی دیگر
از امرای صحرانشین به نام عمر با ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شِ ] (اِخ) ابوعبداللََّه از نیکان بوشنج
بود و در بخارا کاتب افتکین بود و نامه های
خود را با عنوان محمدبن احمد شبلی شروع
میکرد و چون وزیر افتکین گردید شبلی را
حذف و فقط نام خود و ...
بود و در بخارا کاتب افتکین بود و نامه های
خود را با عنوان محمدبن احمد شبلی شروع
میکرد و چون وزیر افتکین گردید شبلی را
حذف و فقط نام خود و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شِ ] (اِخ). نعمانی. ملقب به
شمس العلماء. مورخ، ادیب، نویسنده، شاعر،
مصلح اسلامی هند، محقق و برهمنی الاصل.
جد سوم او «سیورام سنگ» معروف به
سراج الدین اسلام آورد. شبلی نعمانی در قریهٔ
«پندول» از توابع اعظم گره بسال ۱۲۷۴ ...
شمس العلماء. مورخ، ادیب، نویسنده، شاعر،
مصلح اسلامی هند، محقق و برهمنی الاصل.
جد سوم او «سیورام سنگ» معروف به
سراج الدین اسلام آورد. شبلی نعمانی در قریهٔ
«پندول» از توابع اعظم گره بسال ۱۲۷۴ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شِ ] (اِخ) دهی از دهستان گاودول
بخش مرکزی شهرستان مراغه. دارای ۸۱۰
تن سکنه. آب آن از رودخانهٔ لیلان و قنات و
محصول آن غلات و چغندر و کشمش است.
(از فرهنگ جغرافیائی ایران ج ۴).
بخش مرکزی شهرستان مراغه. دارای ۸۱۰
تن سکنه. آب آن از رودخانهٔ لیلان و قنات و
محصول آن غلات و چغندر و کشمش است.
(از فرهنگ جغرافیائی ایران ج ۴).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شِ ] (اِخ) دهی از دهستان هیزبخش
مرکزی شهرستان اردبیل. دارای ۳۰۹ تن
سکنه. آب آن از چشمه و محصول آن غلات
و حبوبات است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران
ج ۴).
مرکزی شهرستان اردبیل. دارای ۳۰۹ تن
سکنه. آب آن از چشمه و محصول آن غلات
و حبوبات است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران
ج ۴).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شِ ] (اِخ) دهی از دهستان مهران رود
بخش بستان آباد شهرستان تبریز. دارای ۱۵۵
تن سکنه. آب آن از چشمه و محصول آن
غلات، سیب زمینی و یونجه است. (از فرهنگ
جغرافیائی ایران ج ۴).
بخش بستان آباد شهرستان تبریز. دارای ۱۵۵
تن سکنه. آب آن از چشمه و محصول آن
غلات، سیب زمینی و یونجه است. (از فرهنگ
جغرافیائی ایران ج ۴).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شِ ] (اِخ) دهی از دهستان باوی
بخش مرکزی شهرستان اهواز. دارای ۷۰ تن
سکنه. آب آن از رودخانه و محصول آن
غلات است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج
۶).
بخش مرکزی شهرستان اهواز. دارای ۷۰ تن
سکنه. آب آن از رودخانه و محصول آن
غلات است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج
۶).