Simrag - سیمرغ
The entry is a dictionary list for the word Simrag - سیمرغ
سیمرغ Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ] (اِخ) جانوری است مشهور و
سیمرغ از آن گویند که هر لون که در پر هر
یک مرغ میباشد، همه در پرهای او موجود
است و بعضی گویند که بغیر همین اسم فرضی
وجود ندارد. (غیاث). عنقا را گویند ...
سیمرغ از آن گویند که هر لون که در پر هر
یک مرغ میباشد، همه در پرهای او موجود
است و بعضی گویند که بغیر همین اسم فرضی
وجود ندارد. (غیاث). عنقا را گویند ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ] (اِخ) نام حکیمی است که زال
در خدمت او کسب کمال کرد. (برهان)
(آنندراج):
سام که سیمرغ پسرگیر داشت
بود جوان گرچه پسر پیر داشت.
نظامی (مخزن الاسرار ص ۸۴).
رجوع به کلمهٔ فوق شود.
در خدمت او کسب کمال کرد. (برهان)
(آنندراج):
سام که سیمرغ پسرگیر داشت
بود جوان گرچه پسر پیر داشت.
نظامی (مخزن الاسرار ص ۸۴).
رجوع به کلمهٔ فوق شود.