ناگه
The entry is a dictionary list for the word ناگه
ناگه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ گَ هْ ] (ق مرکب) ناگهان. ناگهانه.
ناگهانی. ناگاه. (آنندراج). ناگاه. بی خبر. دفعةً.
فوراً. بیکبار. غافل. (از ناظم الاطباء). غفلةً.
بی مقدمه :
شب زمستان بود کپّی سرد یافت
کرمک شب تاب ناگه می بتافت.رودکی.
اگر با من دگر کاوی ...
ناگهانی. ناگاه. (آنندراج). ناگاه. بی خبر. دفعةً.
فوراً. بیکبار. غافل. (از ناظم الاطباء). غفلةً.
بی مقدمه :
شب زمستان بود کپّی سرد یافت
کرمک شب تاب ناگه می بتافت.رودکی.
اگر با من دگر کاوی ...