mir ahur - میرآخور
The entry is a dictionary list for the word mir ahur - میرآخور
میرآخور Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خوَرْ / خُرْ ] (اِ مرکب) میرآخر.
جَشّار. (منتهی الارب). داروغهٔ اصطبل.
(منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج)
(غیاث). آخور سالار. رئیس اصطبل و
مهتران. امیرآخور. (یادداشت مؤلف):
هندوی میرآخورش دان آن دو صفدر کز غزا
هفت دریا را به رزم هفتخوان افشانده ...
جَشّار. (منتهی الارب). داروغهٔ اصطبل.
(منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج)
(غیاث). آخور سالار. رئیس اصطبل و
مهتران. امیرآخور. (یادداشت مؤلف):
هندوی میرآخورش دان آن دو صفدر کز غزا
هفت دریا را به رزم هفتخوان افشانده ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خوَرْ / خُرْ ] (اِخ) دهی است از
دهستان قزل گچیلو بخش ماه نشان شهرستان
زنجان، واقع در ۹هزارگزی جنوب خاوری
ماه نشان با ۱۳۰ تن جمعیت. آب آن از رود
قزل اوزن و راه آن مالرو است. (از فرهنگ ...
دهستان قزل گچیلو بخش ماه نشان شهرستان
زنجان، واقع در ۹هزارگزی جنوب خاوری
ماه نشان با ۱۳۰ تن جمعیت. آب آن از رود
قزل اوزن و راه آن مالرو است. (از فرهنگ ...