گلرو
The entry is a dictionary list for the word گلرو
گلرو Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ گُ ] (ص مرکب) سرخ رو. گلگون.
(ناظم الاطباء). آنکه رویش چون گل بود:
برگ گل لعل بود شاهد بزم بهار
آب گلستان ببرد شاهد گلروی من.
سعدی (بدایع).
(ناظم الاطباء). آنکه رویش چون گل بود:
برگ گل لعل بود شاهد بزم بهار
آب گلستان ببرد شاهد گلروی من.
سعدی (بدایع).