Hayy - خی
The entry is a dictionary list for the word Hayy - خی
خی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خَ ی ی ] (ع مص) مصدر دیگر خواء.
(منتهی الارب) (از تاج العروس) (از
لسان العرب). رجوع به خواء شود.
(منتهی الارب) (از تاج العروس) (از
لسان العرب). رجوع به خواء شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خَ ی ی ] (ع اِ) قصد. آهنگ. (منتهی
الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب).
الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) مخفف «خین» و «خیم» که خون و
لعاب غلیظ بینی و دهن باشد. (از لغت محلی
شوشتر، نسخهٔ خطی).
لعاب غلیظ بینی و دهن باشد. (از لغت محلی
شوشتر، نسخهٔ خطی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) نام حرف بیست و چهارم از حروف
یونانی و نمایندهٔ ستارهٔ قدر بیست و دوم و
صورت آن این است «x». (یادداشت مؤلف).
یونانی و نمایندهٔ ستارهٔ قدر بیست و دوم و
صورت آن این است «x». (یادداشت مؤلف).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) خیک. مشک. کیسه. چرم و آوند
پوستی برای حمل آب. (از ناظم الاطباء).
مخفف خیک است و آن اعم است از خیک
سقایان و خیک ماست. (از برهان قاطع):
می خورم تا چو نار بشکافم
می خورم تا چو خی ...
پوستی برای حمل آب. (از ناظم الاطباء).
مخفف خیک است و آن اعم است از خیک
سقایان و خیک ماست. (از برهان قاطع):
می خورم تا چو نار بشکافم
می خورم تا چو خی ...