Teng - تنگ
The entry is a dictionary list for the word Teng - تنگ
تنگ Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
dar
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] صلی الله علیه و آله و سلم ضد فراخ بود. (لغت فرس
اسدی چ اقبال ص ۲۷۸) (شرفنامهٔ منیری) (انجمن آرا) (آنندراج). نقیض فراخ باشد.
(برهان). بی وسعت و ضیق و کم عرض. نقیض
فراخ. (ناظم ...
اسدی چ اقبال ص ۲۷۸) (شرفنامهٔ منیری) (انجمن آرا) (آنندراج). نقیض فراخ باشد.
(برهان). بی وسعت و ضیق و کم عرض. نقیض
فراخ. (ناظم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تِ ] (اِ) منقار مرغان باشد. (برهان) (غیاث اللغات) (آنندراج) (ناظم الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تُ ] (اِ) کوزهٔ سرتنگ گردن کوتاه را
گویند. (برهان). کوزه ای است سفالین یا
بلورین بیضی شکل که لوله و نایژهٔ آن بر
سرش قرار دارد و لوله اش آنجا که به کوزه
متصل شود تنگ است و سر لوله ...
گویند. (برهان). کوزه ای است سفالین یا
بلورین بیضی شکل که لوله و نایژهٔ آن بر
سرش قرار دارد و لوله اش آنجا که به کوزه
متصل شود تنگ است و سر لوله ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (اِخ) نام ولایتی است از
بدخشان. (برهان). نام ملکی از بدخشان.
(غیاث اللغات). ناحیه ای در بدخشان. (ناظم
الاطباء). ولایتی است از ملک بدخشان
قریب به دره که آن هم ولایتی است از آن
ملک و مردم تنگ ...
بدخشان. (برهان). نام ملکی از بدخشان.
(غیاث اللغات). ناحیه ای در بدخشان. (ناظم
الاطباء). ولایتی است از ملک بدخشان
قریب به دره که آن هم ولایتی است از آن
ملک و مردم تنگ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (اِخ) نام مقامی باشد از ترکستان
که ترکان تنگی به آن منسوب و به
خوش صورتی مشهورند. (برهان). شهری
است از ترکستان به حسن خیزی معروف.
(انجمن آرا) (آنندراج). جایی در ترکستان که
ترکان تنگی که در ...
که ترکان تنگی به آن منسوب و به
خوش صورتی مشهورند. (برهان). شهری
است از ترکستان به حسن خیزی معروف.
(انجمن آرا) (آنندراج). جایی در ترکستان که
ترکان تنگی که در ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (اِخ) دهی از دهستان کنارک
شهرستان چاه بهار است که ۴۰۰۰ تن سکنه
دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۸).
شهرستان چاه بهار است که ۴۰۰۰ تن سکنه
دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۸).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (اِخ) دهی از دهستان فیلاب
است که در بخش اندیمشک شهرستان دزفول
واقع است و ۲۰۰ تن سکنه دارد. (از فرهنگ
جغرافیایی ایران ج ۶).
است که در بخش اندیمشک شهرستان دزفول
واقع است و ۲۰۰ تن سکنه دارد. (از فرهنگ
جغرافیایی ایران ج ۶).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
( ~.) (اِ.) 1 - لنگة بار، عدل ، جوال . 2 - تسمه ای که به کمر اسب یا الاغ بندند.
3 - آن چه که بدان چیزهایی را تحت فشار قرار دهند مانند قید صحافی . 4 - بار، حمل .
3 - آن چه که بدان چیزهایی را تحت فشار قرار دهند مانند قید صحافی . 4 - بار، حمل .
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(تُ) (اِ.) کوزه ای از جنس سفال یا بلور که قسمت پایین آن بزرگ و بالای آن تنگ و
باریک باشد.
باریک باشد.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
( ~.) [ په . ] 1 - (ص .) باریک ، کم عرض . 2 - جایی که کسی یا چیزی به دشواری در
آن جا گیرد. 3 - (اِ.) دره .
آن جا گیرد. 3 - (اِ.) دره .
Farsça - Lehçe sözlük Metni çevir
ciasno; ciasny; hańba; hańbić; niełaska; nieprzepuszczalny; nieznaczny; obcisły; ograniczyć; rzadki; skąpy; spodlić; spoisty; szczelny; wąski; wstyd; zawęzić; zawężać