Senceri - سنجری
The entry is a dictionary list for the word Senceri - سنجری
سنجری Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ جَ ] (ص نسبی) منسوب
بسنجر پادشاه سلجوقی.
- حجر سنجری؛ بسد. (یادداشت مؤلف).
- دستگه سنجری؛ دستگاه پر شکوه و
جلال سنجر:
منزل تو دستگه سنجری
طعمهٔ تو سینهٔ کبک ...
بسنجر پادشاه سلجوقی.
- حجر سنجری؛ بسد. (یادداشت مؤلف).
- دستگه سنجری؛ دستگاه پر شکوه و
جلال سنجر:
منزل تو دستگه سنجری
طعمهٔ تو سینهٔ کبک ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ جَ ] (اِخ) ضیاءالدین اجل
فخرالشعراء و از افاضل دولت سلجوقی... او
راست:
خیل لاله کز کمین گاه بهار آمد پدید
بر بساط باغ آنک با زمانه دروغاست
ابر خلقان خرقه را بر چار سوی شش جهت
پیرهن عشاق وار ...
فخرالشعراء و از افاضل دولت سلجوقی... او
راست:
خیل لاله کز کمین گاه بهار آمد پدید
بر بساط باغ آنک با زمانه دروغاست
ابر خلقان خرقه را بر چار سوی شش جهت
پیرهن عشاق وار ...
Next Words