selimi - سلیمی
The entry is a dictionary list for the word selimi - سلیمی
سلیمی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ ] (اِ) نوعی از پارچه. (ناظم
الاطباء). نوعی از دلق و فرجی :
ز خود پوستین میفکندند خلق
سلیمی به بر کرد بر جای دلق.
نظام قاری (دیوان ص ۱۸۴).
الاطباء). نوعی از دلق و فرجی :
ز خود پوستین میفکندند خلق
سلیمی به بر کرد بر جای دلق.
نظام قاری (دیوان ص ۱۸۴).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ ] (اِخ) اسمش چون خلقش
حسن و صاحب قلب سلیم و سلیقه مستقیم
بود در سبزوار متوطن بوده. و در اوایل حال
به اعمال دیوانی مشغول آخرالامر از آن شغل
معزول شد و سبب آنکه روزی براتی ...
حسن و صاحب قلب سلیم و سلیقه مستقیم
بود در سبزوار متوطن بوده. و در اوایل حال
به اعمال دیوانی مشغول آخرالامر از آن شغل
معزول شد و سبب آنکه روزی براتی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ ] (اِخ) اسکندر دوران سلطان
سلیم شاه سقی اللََّه ثراه و جعل الجنة مثواه.
پادشاهی ظریف و لطیف بود. طبیعت نظم و
شعر او نیز در غایت قوت و سلامت و متانت
بود و در ایام او کسی شعر ...
سلیم شاه سقی اللََّه ثراه و جعل الجنة مثواه.
پادشاهی ظریف و لطیف بود. طبیعت نظم و
شعر او نیز در غایت قوت و سلامت و متانت
بود و در ایام او کسی شعر ...