Zergûn - زرگون
The entry is a dictionary list for the word Zergûn - زرگون
زرگون Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ز ] (ص مرکب، اِ مرکب) به رنگ
زر. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین)
(یادداشت بخط مرحوم دهخدا). ذهبی اللون.
زریون. (یادداشت ایضاً). زردفام. طلایی.
زریون. (فرهنگ فارسی معین):
نماز شام پدید آمد آفتاب از دور
چو زرگون سپری گشته گرد او پرگار.فرخی.
برگهای ...
زر. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین)
(یادداشت بخط مرحوم دهخدا). ذهبی اللون.
زریون. (یادداشت ایضاً). زردفام. طلایی.
زریون. (فرهنگ فارسی معین):
نماز شام پدید آمد آفتاب از دور
چو زرگون سپری گشته گرد او پرگار.فرخی.
برگهای ...