sebti - سبتی
The entry is a dictionary list for the word sebti - سبتی
سبتی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ تی ی ] (ص نسبی) منسوب است
به سبتة که شهری است از بلاد عدوه.
(سمعانی).
به سبتة که شهری است از بلاد عدوه.
(سمعانی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ ] (ص نسبی) منسوب به سبت،
روز اول هفته. انتساب بسبت است که روز
اول هفته باشد. (الانساب سمعانی).
روز اول هفته. انتساب بسبت است که روز
اول هفته باشد. (الانساب سمعانی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ ] (اِخ) عبدالرحمان مکنی به
ابوبکر. او راست: شرح الرحبیة که در حاشیهٔ
فتح القریب المجیب بشرح کتاب الترتیب طبع
شده است. (معجم المطبوعات).
ابوبکر. او راست: شرح الرحبیة که در حاشیهٔ
فتح القریب المجیب بشرح کتاب الترتیب طبع
شده است. (معجم المطبوعات).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ ] (اِخ) علی بن خلیل مکنی به
ابوالحسن. مردی عارف و گمنام بوده، امام
غزالی در سبتة او را دیده و با او گفتگو کرده
است. (غزالی نامه ص ۲۳۲).
ابوالحسن. مردی عارف و گمنام بوده، امام
غزالی در سبتة او را دیده و با او گفتگو کرده
است. (غزالی نامه ص ۲۳۲).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ ] (اِخ) علی بن یقظان. طبیب و
شاعر و ادیب معروف که اصل او از سبتة است
ولی بعضی او را بمصر نسبت دهند. او به سال
۵۴۴ هـ . ق. بمصر و از آنجا به یمن رفت ...
شاعر و ادیب معروف که اصل او از سبتة است
ولی بعضی او را بمصر نسبت دهند. او به سال
۵۴۴ هـ . ق. بمصر و از آنجا به یمن رفت ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ ] (اِخ) یوسف بن یحیی بن اسحاق
سبتی مغربی. طبیبی از اهل فأس. رجوع به
تاریخ الحکماء قفطی ص ۳۹۲ و رجوع به
یوسف بن یحیی شود.
سبتی مغربی. طبیبی از اهل فأس. رجوع به
تاریخ الحکماء قفطی ص ۳۹۲ و رجوع به
یوسف بن یحیی شود.
Next Words