Hâss - حاس
The entry is a dictionary list for the word Hâss - حاس
حاس Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حاس س ] (ع ص) نعت فاعلی از
حسّ. حس کننده. دریابنده. آنکه حس کند.
مقابل محسوس : دیگر فضیلت حاس بر
حس در این باب آن است که حاس هر
صورت که حس بدو رساند نگاه تواند داشت
و ...
حسّ. حس کننده. دریابنده. آنکه حس کند.
مقابل محسوس : دیگر فضیلت حاس بر
حس در این باب آن است که حاس هر
صورت که حس بدو رساند نگاه تواند داشت
و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) موضعی است در سرزمین معرة.
ابن ابی حصینة گوید:
و زمان لهو بالمعرّة مونق
بشیاتها و بجانبی هرماسها
ایام قلت لذی المودّة سقّنی
من خندریس حناکها او حاسها.
(معجم البلدان).
ابن ابی حصینة گوید:
و زمان لهو بالمعرّة مونق
بشیاتها و بجانبی هرماسها
ایام قلت لذی المودّة سقّنی
من خندریس حناکها او حاسها.
(معجم البلدان).