Pîşgâh - پیشگاه
The entry is a dictionary list for the word Pîşgâh - پیشگاه
پیشگاه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ مرکب) صدر. (دهار) (منتهی
الارب) (مهذب الاسماء). صدر مجلس.
(غیاث). صدر بیت. (زمخشری). بالای
مجلس. مقدم البیت، مقابل درگاه. مقابل
آستان. مقابل پایگاه. سدّه. (نصاب). پیشگه.
رجوع به پیشگه شود:
بارگاه تو کارگاه وجود
پایگاه تو پیشگاه صدور.مسعودسعد.
پیشگاه مراد چون ...
الارب) (مهذب الاسماء). صدر مجلس.
(غیاث). صدر بیت. (زمخشری). بالای
مجلس. مقدم البیت، مقابل درگاه. مقابل
آستان. مقابل پایگاه. سدّه. (نصاب). پیشگه.
رجوع به پیشگه شود:
بارگاه تو کارگاه وجود
پایگاه تو پیشگاه صدور.مسعودسعد.
پیشگاه مراد چون ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِمر.) 1 - نزدیک تخت پادشاه ، بالای مجلس . 2 - پادشاه ، افراد محتشم . 3 - تخت ،
مسند. 4 - جلو ایوان . 5 - فرشی که پیش در بگسترانند.
مسند. 4 - جلو ایوان . 5 - فرشی که پیش در بگسترانند.