Zeyneb - زینب

The entry is a dictionary list for the word Zeyneb - زینب
زینب Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ نَ ] (ع ص) بددل. (منتهی الارب)
(آنندراج). جبان. (از اقرب الموارد). ترسو و
جبان. (ناظم الاطباء). || (اِ) درختی است
خوشبوی. (دهار). درختی است خوش منظر
و خوشبوی. (منتهی الارب) (آنندراج) (از
اقرب الموارد) (از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ نَ ] (اِخ) الاسدیة. رجوع به اعلام
زرکلی و زینب بنت جحش در همین لغت نامه
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ نَ ] (اِخ) الرفاعیة، بنت احمد الامام
الرفاعی. زنی صالح و فاضل بود و مانند
پدرش طریق تصوف را اختیار کرد و قرآن را
از بر کرد و به سال ۶۳۰ هـ . ق. درگذشت. (از
اعلام زرکلی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ نَ ] (اِخ) المخزومیة، بنت عبداللََّه
(ابی سلمة)بن عبدالاسد المخزومیة. او
دست پروردهٔ حضرت رسول و دختر
ام المؤمنین ام سلمة بود و هفت حدیث
روایت کرد و در مدینه به سال ۷۳ هـ . ق.
درگذشت. (از اعلام زرکلی). ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ نَ ] (اِخ) بنت ابی سلمة عبداللََّه...
رجوع به الاصابه و زینب المخزومیة در همین
لغت نامه شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ نَ ] (اِخ) بنت الامام علی بن
ابی طالب بن عبدالمطلب، سبط رسول اللََّه صلی
اللََّه علیه و آله و سلم. ابن اثیر گوید: او در
حیات حضرت رسول اکرم متولد شد و با
پسرعمش، عبداللََّه بن جعفربن ابی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ نَ ] (اِخ) بنت العوام بن خویلد
الاسدیة القرشیة. زنی شاعر و صحابی و
خواهر زبیربن العوام و زوجهٔ حکیم بن حرام
بود. او اسلام را درک کرد و اسلام آورد و تا
زمان قتل فرزندش عبداللََّه بن حکیم در ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ نَ ] (اِخ) بنت جحش. نام دختر
جحش که در نکاح آن حضرت صلی اللََّه
علیه و آله و سلم بود. (غیاث). نام زوجهٔ
حضرت رسول اللََّه (ص) که اول در حبالهٔ نکاح
زید بوده. (آنندراج). نام ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ نَ ] (اِخ) بنت حارث یهودی
خواهر مرحب . (امتاع ج ۱ ص ۳۲۱). نام
زنی یهودی که مسموم کرد آن حضرت صلی
اللََّه علیه و آله را. (ناظم الاطباء). بر ظاهر آن
پیغمبر را علیه الصلوة ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ نَ ] (اِخ) بنت خزیمةبن الحارث از
بنی صعصعه از قوم بنی عبدمناف. پیشتر زن
طفیل بن طفیل بن حارث مطلبی بود. در
رمضان سنهٔ اربع هجری او را بخواست. چون
کمابیش دو ماه با رسول علیه الصلوة و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ نَ ] (اِخ) بنت رسول اللََّه (ص) از
خدیجهٔ بنت خویلد. (یادداشت بخط مرحوم
دهخدا). نام دختر آن حضرت صلی اللََّه علیه و
آله و سلم. (غیاث). نام دختر حضرت از
ام سلمه . (ناظم الاطباء). بنابه بعضی روایات ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ نَ ] (اِخ) بنت سلیمان بن علی بن
عبداللََّه بن العباس بن عبدالمطلب. امیرزادهٔ
عباسی و از فصیحان و صاحبان رأی بود.
پدرش امارت بصره را داشت و زینب با
ابراهیم الامام ازدواج کرد و بعضی احفاد او به
زینبیین ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ نَ ] (اِخ) بنت عبدالرحمن بن
الحسن الجرجانی، معروف به ام المؤید. زنی
فقیه بود و بحدیث اشتغال داشت و از علماء
بزرگ اجازت و روایت دارد. او در نیشابور
بسال ۵۲۴ متولد شد و بسال ۶۱۵ هـ . ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ نَ ] (اِخ) بنت عبداللََّه بن عبدالاسد
المخزومیة. رجوع به اعلام زرکلی و زینب
المخزومیة در همین لغت نامه شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ نَ ] (اِخ) بنت عمربن الخطاب. او از
سریة عمر بوجود آمد و برادرش
عبدالرحمن اصغر بود. (از حبیب السیر چ
خیام ج ۱ ص ۴۹۳).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ نَ ] (اِخ) بنت عمیس. مادرش هند
بود. زینب به حبالهٔ نکاح سیدالشهداء حمزه
رضی اللََّه عنه درآمد. (از حبیب السیر چ خیام
ج ۱ ص ۴۲۸).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ نَ ] (اِخ) بنت مظعون بن حبیب بن
وهب بن حذاقه. از زنان عمربن الخطاب و
مادر حفصه و عبداللََّه. رجوع به حبیب السیر
چ خیام ج ۱ ص ۴۲۵ و ۴۹۳ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ نَ ] (اِخ) بنت مکی بن علی الحرانی
(۵۹۴ -۶۸۸ هـ .ق.). زنی فقیه و صالح و
مشهور بود و طالبان علم در محضرش فراهم
می آمدند. او در دمشق درگذشت. (از اعلام
زرکلی).
Zeyneb - زینب other entries

Arama Ekranı

Site içersinde arama yap.