What does Zeyd - زید mean in Ottoman Turkish? What is the meaning of Zeyd - زید , What is the dictionary definition of Zeyd - زید, What does it mean? What is the Arabic, Persian, and Ottoman Turkish translation of Zeyd

[ زَ / زی / زَ یَ ] (ع مص) افزون شدن و
افزون کردن (لازم و متعدی). یقال: زاده اللََّه
خیراً و زاد فیما عنده. (منتهی الارب) (از
اقرب الموارد) (از آنندراج). افزون کردن و
افزون شدن. (تاج المصادر بیهقی) ...

Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ دَ ] (ع فعل) فعل ماضی مجهول یعنی
افزون شد و بیشتر این فعل را در دعا استعمال
می کنند مانند: زید قدره؛ یعنی افزون باد قدر و
مرتبهٔ او. زید مجده؛ یعنی افزون باد جلال او.
و زید فضله؛ یعنی ...

Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ ] (اِخ) رجوع به ابویسار شود.

Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زِ ] (اِخ) دهی از دهستان میان دورود
است که در بخش مرکزی شهرستان ساری
واقع است و ۱۳۰۰ تن سکنه دارد. (از
فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۳).

Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ ] (اِخ) ابن ابی الزرقاء. فقیه محدث.
راوی کتاب جامع الصغیر سفیان ثوری. (ابن
الندیم، یادداشت بخط مرحوم دهخدا).

Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ ] (اِخ) ابن ابی الشعثاء العنزی. رجوع
به ابوالحکم شود.

Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ ] (اِخ) ابن ابی شبه. صحابی است.
(منتهی الارب) (آنندراج).

Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ ] (اِخ) ابن احمدبن زید کاتب. رجوع
به المعتمر زید... شود.

Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ ] (اِخ) ابن ارقم الخزرجی (۰۰۰ -
۶۸ هـ . ق.). صحابی بود و در هفده غزوه با
حضرت رسول اکرم شرکت داشت و در جنگ
صفین با حضرت علی همراه بود و در کوفه
درگذشت. ...

Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ ] (اِخ) ابن اسلم العمری المدنی. وی
فقیه و مفسر و اهل مدینه بود. او را تفسیری
است که پسرش عبدالرحمان آن را از او
روایت کرد و بسال ۱۳۶ هـ . ق. درگذشت. (از
اعلام زرکلی): و ...

Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ ] (اِخ) ابن اسیدبن حارثة الثقفی...
موسی بن عقبه آرد که او به یمامه شهید گردید.
(از الاصابة ج ۳ ص ۲۲). و لقب او در اصطلاح
رجالی صاحب الرمان است. رجوع به ریحانة
الادب ج ۲ ص ۴۲۵ شود.

Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ ] (اِخ) ابن الاصم العامری. خواندمیر
آرد: و هم در این سال زیدبن الاصم که
پسرخالهٔ ابن عباس رضی اللََّه عنهما بود و از
خالهٔ خود ام المؤمنین میمونه روایت داشت
وفات یافت. (حبیب السیر چ خیام ج ...

Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ ] (اِخ) ابن الجون. شاعر. رجوع به
ابودلامه زید شود. (یادداشت بخط مرحوم
دهخدا).

Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ ] (اِخ) ابن الجهم. او را پنجاه ورقه
شعر است. (ابن الندیم، یادداشت بخط مرحوم
دهخدا).

Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ ] (اِخ) ابن الخطاب بن نفیل بن
عبدالعزی القریشی العدوی، مکنی به
ابوعبدالرحمن. او صحابی و از شجاعان عرب
در دوران جاهلیت و اسلام بود و برادرخواندهٔ
عمربن الخطاب و از عمر بسال بزرگتر بود و
پیش از عمر ...

Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ ] (اِخ) ابن الدثنه. صحابی است.
(منتهی الارب) (آنندراج). از کبار صحابهٔ
حضرت رسول اکرم بوده که بدست مشرکان
قریش در اوائل سال چهارم هجرت اسیر
گردید و سپس به قتل رسید. رجوع به
حبیب السیر چ خیام ج ۱ ...

Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ ] (اِخ) ابن ثابت بن الضحاک انصاری
(۱۱ -۴۵ هـ . ق.)، مکنی به ابوخارجه. از
بزرگان صحابه و کاتب وحی بود. در مدینه
متولد شد و در مکه پرورش یافت. در
شش سالگی پدرش کشته ...

Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ ] (اِخ) ابن حارثةبن شراحیل
کلبی . او صحابی بود و در کودکی، در
جاهلیت او را ربودند و خدیجه بنت خویلد
(زوجهٔ پیغمبر) او را خرید و در هنگام ازدواج
با پیغمبر زید را به او هدیه کرد ...

Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ ] (اِخ) ابن حباب العکلی، مکنی به
ابی الحسین. از سفیان ثوری روایت کند و از
وی محمدبن علا روایت آرد. (یادداشت بخط
مرحوم دهخدا). رجوع به ابوالحسین شود.

Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ ] (اِخ) ابن حسن بن سعید. رجوع به
تاج الدین کندی شود.

Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ ] (اِخ) ابن حسن بن علی. خواندمیر
آرد: اولاد ذکور امام حسن رضی اللََّه عنه به
روایت اکثر مورخان پانزده نفر بوده اند و
اسامی شریف ایشان اینست: حسن زید...
زیدبن الحسن و... که مادر ایشان ام بشر بنت
ابی ...

Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ ] (اِخ) ابن خارجه. صحابی است.
(منتهی الارب) (آنندراج).

Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ ] (اِخ) ابن خالد الجهنی. صحابی بود
و در حدیبیة حضور داشت و لواء جهینة در
یوم فتح با او بود. بخاری و مسلم روایت کنند
که او ۸۱ حدیث دارد و در سال ۷۸ هـ . ق. در
مدینه درگذشت. ...

Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ ] (اِخ) ابن رفاعه. یکی از پنج تن از
اعضاء اخوان الصفا و از نویسندگان رسائل
این جمعیت بوده است. رجوع به غزالی نامه
ص ۸۵ و ۸۶ و ۹۱ و تاریخ علوم عقلی
ص ۲۹۹ و تاریخ ...

Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ ] (اِخ) ابن سهل بن الاسود النجاری
الانصاری، مکنی به ابوطلحة. رجوع به
ابوطلحة انصاری در همین لغت نامه و اعلام
زرکلی و حبیب السیر چ خیام ج ۱ و تاریخ
گزیده و عیون الاخبار و امتاع ...

Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ ] (اِخ) ابن شراجة. رجوع به شراجة
شود.

Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ ] (اِخ) ابن صامت. صحابی است.
(منتهی الارب) (آنندراج). رجوع به ابوعیاش
الزرقی شود.

Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ ] (اِخ) ابن صوحان بن حجر العبدی،
از بنی عبدالقیس از طایفهٔ ربیعة. وی تابعی و
از اهل کوفه بود. از حضرت علی و عمر
روایت دارد. او یکی از رؤسا و شجاعان بود.
وقایع الفتح را دریافته و در جنگ ...

Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ ] (اِخ) ابن عبدالرحمن بن عوف. از
شجاعان قریش بود و در وقعةالحرة بسال ۶۳
هـ . ق. به قتل رسید. (از اعلام زرکلی).

Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ ] (اِخ) ابن علی. رجوع به ابوالقموس
شود.