yavend - یاوند
The entry is a dictionary list for the word yavend - یاوند
یاوند Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ وَ ] (اِ) پادشاه، یاوندان؛ پادشاهان.
(فرهنگ اسدی) (از جهانگیری) (از برهان)
(آنندراج) (انجمن آرا) (از ناظم الاطباء):
چو یاوندان به مجلس می گرفتند
ز مجلس مست چون گشتند رفتند.
رودکی (از حاشیهٔ فرهنگ اسدی
نخجوانی).
|| (نف) ...
(فرهنگ اسدی) (از جهانگیری) (از برهان)
(آنندراج) (انجمن آرا) (از ناظم الاطباء):
چو یاوندان به مجلس می گرفتند
ز مجلس مست چون گشتند رفتند.
رودکی (از حاشیهٔ فرهنگ اسدی
نخجوانی).
|| (نف) ...