yasir - یاسر
The entry is a dictionary list for the word yasir - یاسر
یاسر Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سِ ] (ع ص) شترکش که گوشت بهره
بهره کند. (از منتهی الارب) (آنندراج).
شترکش. (ناظم الاطباء). کشندهٔ شتر. جزار.
(از اقرب الموارد). || قسمت کنندهٔ جزور
قمار. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
(آنندراج). آنکه جزور قمار را ...
بهره کند. (از منتهی الارب) (آنندراج).
شترکش. (ناظم الاطباء). کشندهٔ شتر. جزار.
(از اقرب الموارد). || قسمت کنندهٔ جزور
قمار. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
(آنندراج). آنکه جزور قمار را ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سِ ] (اِخ) خادم هارون الرشید و کسی
است که به فرمان هارون جعفر برمکی را بقتل
رسانید. رجوع به حبیب السیر جزو سوم از
مجلد دوم و معجم الادباء ج ۲ ص ۱۶۷ و
دستورالوزراء ص ۵۲ و ۵۳ ...
است که به فرمان هارون جعفر برمکی را بقتل
رسانید. رجوع به حبیب السیر جزو سوم از
مجلد دوم و معجم الادباء ج ۲ ص ۱۶۷ و
دستورالوزراء ص ۵۲ و ۵۳ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سِ ] (اِخ) کوهی است در منازل
ابی بکربن کلاب که آن را یا سره خوانند
سری بن حاتم گوید:
لقد کنت اهوی یاسر الرمل مرة
فقد کاد جنی یاسرالرمل یذهب.
(معجم البلدان و تاج العروس).
ابی بکربن کلاب که آن را یا سره خوانند
سری بن حاتم گوید:
لقد کنت اهوی یاسر الرمل مرة
فقد کاد جنی یاسرالرمل یذهب.
(معجم البلدان و تاج العروس).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سِ ] (اِخ) ابن احمد شمید. احمد
شُمَید حلبی را دو پسر بود یکی به نام ناصر و
دیگر موسوم به یاسر و آنها به رستمدار
مازندران آمدند پسر نخستین در «نور»
اقامت گزید و یاسر در «گلیجان». و خاندان
خلعتبری خود ...
شُمَید حلبی را دو پسر بود یکی به نام ناصر و
دیگر موسوم به یاسر و آنها به رستمدار
مازندران آمدند پسر نخستین در «نور»
اقامت گزید و یاسر در «گلیجان». و خاندان
خلعتبری خود ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سِ ] (اِخ) ابن النصر قاضی نیشابور
بوده است. صاحب تاریخ بیهق ذیل ترجمهٔ
احوال (محمدبن سعید البیهقی معروف بمحم)
آرد: و از اشعار معروف او این ابیات است که
قاضی نیشابور یاسربن النصر را در آن
بنکوهد:
قد کان غرثان ...
بوده است. صاحب تاریخ بیهق ذیل ترجمهٔ
احوال (محمدبن سعید البیهقی معروف بمحم)
آرد: و از اشعار معروف او این ابیات است که
قاضی نیشابور یاسربن النصر را در آن
بنکوهد:
قد کان غرثان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سِ ] (اِخ) ابن بلال مکنی به ابوالفرج
وزیر. یاقوت ذیل ترجمهٔ احوال نصربن
عبداللََّه بن مخلوف آرد: و به یمن رهسپار شد و
در سال ۵۶۳ به شهر عدن رفت و در آنجا
ابوالفرج یاسربن بلال وزیر را مدح ...
وزیر. یاقوت ذیل ترجمهٔ احوال نصربن
عبداللََّه بن مخلوف آرد: و به یمن رهسپار شد و
در سال ۵۶۳ به شهر عدن رفت و در آنجا
ابوالفرج یاسربن بلال وزیر را مدح ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سِ ] (اِخ) ابن تنعم یکی از ملوک یمن
است و ابوریحان در نسب او آرد: هواسعدبن
عمروبن ربیعةبن مالک بن صبیح بن عبداللََّه بن
زیدبن یاسربن تنعم الحمیری. (آثار الباقیه
ص ۴۰). و رجوع به یاسر نیعم ...
است و ابوریحان در نسب او آرد: هواسعدبن
عمروبن ربیعةبن مالک بن صبیح بن عبداللََّه بن
زیدبن یاسربن تنعم الحمیری. (آثار الباقیه
ص ۴۰). و رجوع به یاسر نیعم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سِ ] (اِخ) ابن ذی الاذعار. ابن خلدون
گوید: مسعودی گفته است که ذوالاذعار از
ملوک تبابعهٔ یمن پیش از افریقش بن قیس بن
صیفی بود و در عهد سلیمان علیه السلام با
مغرب جنگید و بر آن بلاد دست ...
گوید: مسعودی گفته است که ذوالاذعار از
ملوک تبابعهٔ یمن پیش از افریقش بن قیس بن
صیفی بود و در عهد سلیمان علیه السلام با
مغرب جنگید و بر آن بلاد دست ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سِ ] (اِخ) ابن سوید جهنی صحابی
است. (تاج العروس) (از منتهی الارب). رجوع
به الاصابة جزء ۵ ص ۳۳۳ شود.
است. (تاج العروس) (از منتهی الارب). رجوع
به الاصابة جزء ۵ ص ۳۳۳ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سِ ] (اِخ) ابن عامر کنانی مذحجی
عنسی، مکنی به ابوعماربن یاسر معروف و
خود نیز از صحابه و از نخستین کسانی بود که
اسلام پذیرفت. رجوع به اعلام زرکلی چ ۲
ج ۹ ص ۱۵۳ و الاصابه ج ۶ ...
عنسی، مکنی به ابوعماربن یاسر معروف و
خود نیز از صحابه و از نخستین کسانی بود که
اسلام پذیرفت. رجوع به اعلام زرکلی چ ۲
ج ۹ ص ۱۵۳ و الاصابه ج ۶ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سِ ] (اِخ) ابن عمار از بزرگان
سیستان بوده است. در تاریخ سیستان ذیل
عنوان «اکنون یاد کنیم بعضی نامهای ایشان
که از پس اسلام بزرگ گشتند و مردمان ایشان
را بدانستند به فضل» آمده است: و زهیر ...
سیستان بوده است. در تاریخ سیستان ذیل
عنوان «اکنون یاد کنیم بعضی نامهای ایشان
که از پس اسلام بزرگ گشتند و مردمان ایشان
را بدانستند به فضل» آمده است: و زهیر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سِ ] (اِخ) ابن عمار صحابی است.
عنسی پدر عمار از یمن آمده و با ابوحذیفه بن
مغیرة مخزومی هم سوگند شد و مادر وی را
که سمیة نام داشت و او را ام عمار میگفتند به
زنی گرفت... (تاج ...
عنسی پدر عمار از یمن آمده و با ابوحذیفه بن
مغیرة مخزومی هم سوگند شد و مادر وی را
که سمیة نام داشت و او را ام عمار میگفتند به
زنی گرفت... (تاج ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سِ ] (اِخ) ابن عون بن عبدالمنعم
الهذلی شهاب بن فضل اللََّه ذکر او کند و گوید به
مکه دیدم در سال ۸۸ و در آن حال سن وی
حوالی پنجاه سال می رسید.
الهذلی شهاب بن فضل اللََّه ذکر او کند و گوید به
مکه دیدم در سال ۸۸ و در آن حال سن وی
حوالی پنجاه سال می رسید.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سِ ] (اِخ) ابوالربداء البلوی مولی
الدبداء بنت عمروبن عمارةبن غطیة البلویة
صحابی است. (الاصابة ج ۶ ص ۳۳۳).
الدبداء بنت عمروبن عمارةبن غطیة البلویة
صحابی است. (الاصابة ج ۶ ص ۳۳۳).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سِ ] (اِخ) محمدبن ابراهیم یاسر
ذوالحاجتین اول کسی است که باابوالعباس
سفاح بن محمدکه ممیت دولت بنی امیه است
بیعت کرده «فحکمه کل یوم فی حاجتین».
(منتهی الارب و تاج العروس).
ذوالحاجتین اول کسی است که باابوالعباس
سفاح بن محمدکه ممیت دولت بنی امیه است
بیعت کرده «فحکمه کل یوم فی حاجتین».
(منتهی الارب و تاج العروس).
Next Words