heddar - هدار
The entry is a dictionary list for the word heddar - هدار
هدار Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هَ دْ دا ] (اِخ) یکی از نواحی یمامه.
مسیلمهٔ کذاب در این مکان ادعای نبوت کرد
و خالد را گرفت. (معجم البلدان). موضعی یا
رودباری است در یمامه که مولد مسیلمهٔ
کذاب است. (منتهی الارب).
مسیلمهٔ کذاب در این مکان ادعای نبوت کرد
و خالد را گرفت. (معجم البلدان). موضعی یا
رودباری است در یمامه که مولد مسیلمهٔ
کذاب است. (منتهی الارب).