Riğ - ریغ
The entry is a dictionary list for the word Riğ - ریغ
ریغ Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) مخفف آریغ است که نفرت و عداوت
و کینه باشد. (برهان) (از فرهنگ جهانگیری).
کینه باشد. (فرهنگ اوبهی). نفرت و گریز.
(ناظم الاطباء). کین. کینه. نفرت. کراهت.
تنفر. رشیدی بی اظهار دلیلی می گوید این
...
و کینه باشد. (برهان) (از فرهنگ جهانگیری).
کینه باشد. (فرهنگ اوبهی). نفرت و گریز.
(ناظم الاطباء). کین. کینه. نفرت. کراهت.
تنفر. رشیدی بی اظهار دلیلی می گوید این
...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) راغ و دمن و کوه به جانب صحرا. (از
فرهنگ جهانگیری) (برهان) (ناظم الاطباء).
امالهٔ راغ یعنی دامن صحرا و کوه. (آنندراج)
(انجمن آرا). فرهنگ شعوری به این کلمه
معنی دیگری هم داده و شعرسنایی را شاهد
آورده و این غلط است ...
فرهنگ جهانگیری) (برهان) (ناظم الاطباء).
امالهٔ راغ یعنی دامن صحرا و کوه. (آنندراج)
(انجمن آرا). فرهنگ شعوری به این کلمه
معنی دیگری هم داده و شعرسنایی را شاهد
آورده و این غلط است ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ.) = ریق : (عا.) مدفوع ، گه . ؛ ~ ش در آمدن ~کنایه از: ضعیف و ناتوان گردیدن .
؛~ رحمت را سر کشیدن : کنایه از: مردن ، فوت کردن .
؛~ رحمت را سر کشیدن : کنایه از: مردن ، فوت کردن .