Ride - ریده
The entry is a dictionary list for the word Ride - ریده
ریده Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دَ / دِ ] (ن مف، اِ) غایط و نجاست.
(ناظم الاطباء). فضله. آنچه که از راه مقعد
برآید. (آنندراج):
می رید از ره گلو خواجه
هرچه قی کرد ریده را ماند.
باقر کاشی (از آنندراج).
(ناظم الاطباء). فضله. آنچه که از راه مقعد
برآید. (آنندراج):
می رید از ره گلو خواجه
هرچه قی کرد ریده را ماند.
باقر کاشی (از آنندراج).