menşem - منشم
The entry is a dictionary list for the word menşem - منشم
منشم Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ شِ / شَ ] (ع اِ) خوشبویی است که
به دشواری کوفته شود یا قرون السنبل است
که زهری است درحال کشنده. (منتهی
الارب) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء).
به دشواری کوفته شود یا قرون السنبل است
که زهری است درحال کشنده. (منتهی
الارب) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ شِ / شَ ] (ع اِ) بار درختی است
سیاه و بدبوی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
(از اقرب الموارد). || حب البلسان. (مفاتیح
العلوم خوارزمی). دانهٔ بلسان. (منتهی الارب)
(ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
سیاه و بدبوی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
(از اقرب الموارد). || حب البلسان. (مفاتیح
العلوم خوارزمی). دانهٔ بلسان. (منتهی الارب)
(ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ شِ / شَ ] (اِخ) نام زنی است
عطارة. (مهذب الاسماء). دختر وجیه که در
مکه بوی خوش می فروخت و منها المثل:
اشأم من عطر منشم، گویند چون تازیان
آهنگ پیکار می کردند اگر از خوشبوی این
دختر ...
عطارة. (مهذب الاسماء). دختر وجیه که در
مکه بوی خوش می فروخت و منها المثل:
اشأم من عطر منشم، گویند چون تازیان
آهنگ پیکار می کردند اگر از خوشبوی این
دختر ...
Next Words