melgam - ملغم
The entry is a dictionary list for the word melgam - ملغم
ملغم Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ غَ ] (معرب، اِ) روغن مالی بر
اعضاء و مرهم نهادگی بر زخم. (ناظم الاطباء).
و رجوع به ملعم شود.
اعضاء و مرهم نهادگی بر زخم. (ناظم الاطباء).
و رجوع به ملعم شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ غَ ] (ع اِ) گرداگرد دهن. ج، ملاغم.
(بحر الجواهر). گرداگرد دهن که زبان به آن
برسد. و در لسان آرد: دهان و بینی و آنچه
گرداگرد آن است. ملاغم. (از اقرب الموارد).
(بحر الجواهر). گرداگرد دهن که زبان به آن
برسد. و در لسان آرد: دهان و بینی و آنچه
گرداگرد آن است. ملاغم. (از اقرب الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ غَ ] (ع ص) به جیوه آمیخته (زر و
فلزات دیگر). (یادداشت به خط مرحوم
دهخدا) (از اقرب الموارد). فلزی که با جیوه
ترکیب شده باشد. و رجوع به مادهٔ بعد شود.
فلزات دیگر). (یادداشت به خط مرحوم
دهخدا) (از اقرب الموارد). فلزی که با جیوه
ترکیب شده باشد. و رجوع به مادهٔ بعد شود.
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
I
مُلْغَمٌ
1. амальгамированный; 2. амальгама
II
مَلْغَمَ
амальгировать